نام پژوهشگر: کاظم حسینی باصری
کاظم حسینی باصری حسین چراغی وش
وجود برخی از عناصر زبانی مثل اشتراک، معانی حروف و ... در منابع فقهی [قرآن و احادیث] موجب پیدایش اختلاف نظر فقیهان در احکام شرعی شده است برای مثال هنگامی که در ادلّه شرعی واژه ای مشترک بیاید و به وسیله ی قرینه ای یکی از آن معانی تعیین نگردد، نوعی ابهام و غموض در دلیل پدید می آید که می بایست آن را از میان برداشت تا بتوان به دلیل شرعی، عمل کرده و مکلّف هم تکلیف خود را به روشنی بداند. فقهاء با استفاده از یک سری قواعد مثل علامات حقیقت و مجاز، سیاق و... برای حل این مشکل اقدام می نمایند اما از آنجایی که کشف قرائن و شواهد در تعیین معنای متون دینی بسیار مهم است ممکن است مفسر متن در تعیین معنا دچار اشتباه شود. در این نوشتار با ارائه برخی از شواهد موجود در ادله ی شرعی، تاثیر تعدادی از عناصر زبانی در پیدایش آراء گوناگون فقهی بررسی و کیفیت تعامل فقهاء با این عناصر بیان خواهد شد.