نام پژوهشگر: خدیجه جوادی شریف

وضعیّت دولت ـ کشورهای ناتوان در حقوق بین الملل معاصر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  خدیجه جوادی شریف   سید قاسم زمانی

طبق کنوانسیون مونته ویدئو دولت ـ کشور به عنوان شخص حقوق بین الملل دارای جمعیّت دائمی، سرزمین معیّن، حکومت و توانایی برقراری روابط با سایر دولت ـ کشورهاست. دولت ـ کشور خودمختار و مستقل، انحصار به کارگیری اجبار فیزیکی را به صورت قانونی در اختیار دارد. این جمله بیان کننده ی مفهوم جامعه شناختی دولت ـ کشور است و این مفهوم بر ابزار قانونی استفاده از زور تکیه دارد. از سوی دیگر دولت ـ کشور واقعیتی حقوقی است. دولت ـ کشور به منزله ی نظم هنجاری می تواند به صورت الزام آوری، بالاخص به صورت مستقل و مسلّط، اِعمال اقتدار کند و این همان مفهوم هنجاری دولت ـ کشور است که برخلاف مفهوم جامعه شناختی بر اهداف تأکید دارد. دو مفهوم دولت ـ کشور و حاکمیّت توأمانند یعنی بدون حاکمیّت، دولت ـ کشور موجودیّت ندارد. حاکمیّت در حقوق بین الملل به معنای آزادی سیاسی و حقوقی هر دولت ـ کشوری از کنترل و مداخله ی خارجی است. حاکمیّت دارای ابعادی داخلی و خارجی، ایجابی و سلبی است. اگر دولتی نتواند در چارچوب مرزهای خود بر سرزمین و مردم خود اعمال اقتدار نماید و قادر به ارائه ی خدمات سیاسی به جمعیّت خود نباشد و جنگ های داخلی و نقض های گسترده ی حقوق بشر صورت گیرد و قادر به حل و فصل این مسائل نباشد، «ناتوان» محسوب می شود. نمود ناتوانی دولت ـ کشور، فقدان حکومت مقتدر است. علاوه بر معضلات داخلی، این دولت ـ کشورها به خاطر روانه کردن سیلی از آوارگان به دولت ـ کشورهای همسایه و فراهم کردن زمینه های مداخلات بشردوستانه و امکان تبدیل شدن آنها به مأمنی برای تروریست ها تهدیداتی را متوجّه جامعه ی بین المللی کرده اند. نامیدن یک دولت ـ کشور به عنوان ضعیف یا ناتوان بیشتر مسئله ی ارزیابی و بررسی بی کفایتی آن در اجرای کارویژه های دولت است. فروپاشی دولت ـ کشور دارای اوصاف داخلی و خارجی است که هم بر جامعه ی خود و هم بر جامعه ی بین المللی تأثیر می گذارد؛ با این حال، این دولت ـ کشورها طبق حقوق بین الملل، دولت ـ کشور محسوب می شوند امّا دچار سوء عملکرد هستند و ممکن است دولت ـ کشور مشروع یا نامشروع باشند، این بستگی به نوع عملکرد آن دولت ـ کشور دارد. امّا آنچه می توان برای این دولت ـ کشور ها انجام داد بیشتر برعهده ی بازیگران محلّی است تا به بازسازی دولت و نهادی دولتی اقدام کنند. از سوی دیگر جامعه ی بین المللی نیز تعهّداتی از جمله وظیفه ی حمایت و پیشگیری و بازسازی دولت ـ کشور های ناتوان را برعهده دارد.