نام پژوهشگر: عزیزه محمدی

نقش شهرهای کوچک در توسعه نظام ناحیه ای مطالعه موردی : شهرهای کوچک شهرستان بابل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  عزیزه محمدی   مصطفی طالشی

چکیده در سال های اخیربا رشد سریع شهرهای بزرگ کشورهای درحال توسعه، ظهور مسائل مربوط به کمبود واحدهای مسکونی، بالا بودن میزان بیکاری، افزایش جرم وجنایت و آلودگی های زیست محیطی در شهرهای بزرگ و... عده ای از محققان پیشنهاد کرده اند برنامه ریزی های توسعه براساس تاکید بر پویایی شهرهای کوچک تهیه شود. همچنین یکی از راهبردهای توسعه روستایی توجه به نقش شهرهای کوچک و تاثیر آندر توسعه روستاهای حوزه نفوذ است. بنابراین توسعه و تقویت شهرها ی کوچک علاوه بر این که جزء اهداف تمرکز زدایی بوده و توسعه ناحیه ای را نیز درپی خواهد داشت. از سوی دیگربا خدمات رسانی به روستاهای حوزه نفوذ بـاعث حفظ روابط ارگـانیک بین شهر و روستا و ثبات جمعیت روستایی و بـالطبع کـاهش مشکلات شهرهـای بزرگ می شوند. براین اساس، ایجاد و توسعه شهرهای کوچک، همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امربرنامه ریزی کشورهای درحال توسعه مدنظر بوده است. از اینرو در کشورنیز توسعه شهرهای کوچک از طریق اجرای سیاست تبدیل مراکز بخش و روستاهای بیش از 10 هزار نفر جمعیت به شهر، یکی از مهمترین اقداماتی بوده که با هدف بهبود کیفیت و استانداردهای زندگی در نواحی روستایی، تمرکز زدایی جمعیت از شهرهای بزرگ ، تعادل بخشی به نظام اسکان جمعیت در ناحیه، ایجاد یک نظام کامل سلسله مراتبی از سکونتگاه ها ، جذب مهاجران بیکار روستایی و کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ انجام گرفته است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسیو ارزیابی تاثیرات شهرهای کوچک برروی نواحی روستایی و همچنین ارزیابی نقش این شهرها درنظام ناحیه ای شهرستان بابلاست. تا مشخص شود که این شهرها تاچه اندازه در ایفای نقش خود در منطقه و نیز روستاهای پیرامونی موفق بوده ند. چون عدم شناخت توانایی شهرهای کوچک در ارائه خدمات به روستاهای پیرامونی و جذب جمعیت می تواند مشکلات فراوانی را هم برای این شهرها و هم برای روستاهای حوزه نفوذ آنها ایجاد نماید. بنابراین لازم است تا قبل از هرگونه تصمیم گیری در ارتباط با ایجاد شهرهای جدید، این مراکز از جهات مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استقرار شهرهای کوچک شهرستان بابل بیشتر متأثراز عوامل محیطی است و همچنین نتایج بدست آمده ازتحلیل تاکسونومی در بررسی سطح توسعه یافتگی روستاهای حوزه نفوذ شهرهای کوچک، حاکی از ناتوانی این شهرها در ارائه وبسط خدمات و کارکردها به درون نقاط پیرامونی خود است. نتایج حاصل از ضریب کشش پذیری برای شهرهای کوچک نشان دهنده ناتوانی این شهرها در جذب و ثبیت جمعیت دارد در بررسی تعادل فضایی جمعیت شهری در شهرستان بابل، نتایج با توجه به ضریب آنتروپی حاکی از عدم تعادل جمعیت شهری در شهرستان می باشد. نتیجه بررسی ها و محاسبه موردی ضریب مکانی، برای شهرهای کوچک شهرستان بابل، نشان می دهد که در بخش کشاورزی، صنعت و خدمات همه شهرها دارای شرایط غیر پایه ای هستند.