نام پژوهشگر: روزا میرزایی
روزا میرزایی جلال سخنور
تحقیق حاضر برآنست تا مطالعه ای بر سه گانه کپش اثر فیلیپ راث که مشتمل بر سه رمان the breast، the professor of desire و the dying animal است، را ارائه دهد. راث در طول دوران فعالیت خود، با مسئله هویت و فردیت دست به گریبان بوده است. ازطرفی مسئله هویت، لاینفک از مباحث پیرامون جنسیت و نژاداست.این تحقیق، به منظور بررسی سه مقوله هویت، جنسیت و نژاد در آثار راث، از مولفه ها و آموزه های مطالعات فرهنگی بهره خواهد جست. در رمان the breast موضوع مطروحه اینست که: راث، با دگرگون سازی کالبد شخصیت اصلی داستان خود، هویتی را، که بر دوگانگی های جاری در عرف (مثلاً دو گانگی خودو دیگری یا مونث و مذکر) بنا نهاده شده است، غیر قابل احراز می نماید. در رمان the professor of desire عنوان خواهد شد که: انسانی که فردیت او ناشی از در اقلیت بودن اوست، با اغراق در نمودها و اعمال جسمی، می کوشد تاهویت خود را در رویارویی با فرهنگ غالب، اظهار و اثبات نماید. با این حال نه فرهنگ غالب و نه فردی که در اقلیت فرهنگی است، از مداخلات و عواقب "دیگر"ی مصون نخواهد بود. در این رمان، همچنین این مسئله برملا خواهد شد که گفتمان مسلط همواره سعی داشته که فرد مغلوب را دستخوش تمناو حسد (نسبت به صاحبان فرهنگ غالب) نمایان سازد. مطرح خواهد شد که: در رمان the dying animal سلسله ای از تبادلات سرمایه فرهنگی، فیمابین راث (در مقام نوسینده) و کپش (در مقام شخصیت داستان)، و همچنین فیمابین کپش و دیگر شخصیت ها به تصویر کشیده می شود. در این رمان همچنین بیگانه سازی فرد مغلوب توسط گفتمان مسلط بررسی خواهد شد. همچنین این مطلب عنوان خواهد شد که: کپش به منظور جلوگیری از تلاشی منیت اش می بایست فاصله خود را با آنچه مورد خواست اوست حفظ نماید درحالیکه کپش قادر به حفظ این فاصله نیست. عدم توانایی او در حفظ فاصله، ثابت خواهد نمود که تا چه حد در هر انگاره دو گانه، دو طرف از تبعات یکدیگر مستثنی نیستند.