چکیده تاکنون گرچه قدم های ارزشمندی در راستای میراث گران قدرامام حسین(ع)در عرصه های مختلف ازجمله تفسیرآن حضرت برداشته شده امابه نظر می رسدحق مطلب انجام نگرفته وآنچه که شایسته آن حضرت باشددرعرصه قرآن پژوهی صورت نپذیرفته است. هدفی که ازاین پایانامه دنبال می شود،بیان این نکته است که روش تفسیری امام حسین علیه السلام روشی جامع محسوب می شودوآن حضرت ازمناهج مختلف تفسیری چون شیوه عقلی،قرآن به قرآن و....بهره جسته است.مجموعه ای که ملاحظه می شودسیری گام به گام درراستای همین هدف بوده است.درفصل اول این مجموعه تفسیر درعصرامام حسین (ع)مورد بررسی قرارگرفته است،درفصل دوم مروری به آراء تفسیری آن حضرت ودسته بندی روایات آن حضرت آمده است.فصل سوم به مبانی تفسیری می پردازدودرفصل چهارم روش هاوسبک های تفسیری موردمطالعه قرارگرفته است.درپایان این مجموعه به بازتاب روش تفسیری امام حسین علیه السلام در تفاسیر معاصرپرداخته ایم ودرنهایت نگارنده بااستعانت از شواهد روایی و نیز برگرفته هایی از اندیشه مفسران مختلف به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری امام حسین علیه السلام منحصردرروش خاصی نیست.