نام پژوهشگر: صدیقه حاجی باقر نجار
صدیقه حاجی باقر نجار عباسعلی روحانی
چکیده: این مجموعه در راستای تحقق اهداف خود، نسل امروز را با ساختار واقعی خانواده، آرمانها و کارکردهای آن و حقوق و وظایف متقابل اعضای خانواده آشنا ساخته است. از سوی دیگر با استفاده از یافته های به دست آمده از پژوهشهای فقهی و حقوقی و بهره گیری از منابع معتبر اسلامی و علوم جامعه شناسی، روانشناسی، زیست شناسی و مراجع لغت شناسی و ادبی، به مفهوم مدیریت مرد در خانواده در روابط زوجین پرداخته و متعلقات، مصادیق، قلمرو و شرایط و احکام آن را مورد بررسی قرار داده است. این یافته ها ما را به این مطلب رهنمون می کند که فقها و حقوقدانان باید در مقام وضع قانون، عنصر تکوینی تفاوتهای زن و مرد را چه در بعد جسمی و چه در بعد روانی در نظر گرفته و با توجه به آن، حقوق و وظایف زن و مرد و بالاخص نقش مدیریت خانواده و قلمرو و ویژگی های آن را در قوانین و احکام تعیین نمایند. البته در این میان نباید از نقش عناصر فرهنگی و اجتماعی در واگذاری مسئولیت مدیریت خانواده به مرد غافل شد. بطوریکه عرف و عنصر زمان و مکان مولفه هایی هستند که دانشمندان مسلمان در استنباط احکام از آنها بهره گرفته و با رویکردی تحلیلی و کارشناسانه به بررسی مفهومی و مصداقی موضوعات و احکام مربوط به خانواده در جامعه کنونی پرداخته اند. از جمله بررسی هایی انجام شده در این مجموعه بررسی منابع فقهی، تفسیری، روایی است که آنها منابع مناسبی برای شناخت ابعاد و مصادیق قوامیت و مدیریت مرد از دیدگاه اسلامی هستند که این بررسی ها ما را با دیدگاههای مختلف علمای شیعه و سنی آشنا می کند. همچنین با مراجعه به منابع تاریخی به این نتیجه می رسیم که مدیریت و قوامیت مرد در خانواده در دورانهای پیش از اسلام به فراخور آداب و رسوم اجتماعی زمان خود مطرح بوده و اسلام نیز بر استمرار این نقش در خانواده مهر تأیید زده و شیوه منطقی و معقول آن را برای انسانها بازگوکرده است. بطوریکه دین اسلام، با نگاهی اصولی، مبانی نظری مسئولیت مدیریت خانواده را بیان نموده و در مقام تعلیل، به بیان فلسفه این حکم پرداخته است. با توجه به این که مدیریت، مستلزم مصلحت سنجی، تصمیم گیری، تدبیر کردن و مواردی از این قبیل است، اسلام، برای مصون ماندن خانواده از آسیبهای جدی از جانب مرد، تدابیری اتخاذ کرده از جمله این که او را به معاشرت نیکو، مشورت مداری، مودت و رحمت و اصول اخلاقی و انسانی دیگر توصیه می نماید. از سوی دیگر عقل و شرع، واگذاری تکلیف مدیریت را مشروط به اهلیت و صلاحیت قانونی و شرعی مرد کرده و در صورت عدم اهلیت او، واگذاری آن مسئولیت را به وی منتفی می داند، بطوریکه شرع، ضمانت اجرایی آن را در صورت عدم صلاحیت او تضمین نموده است. چنانچه ضمانت های اجرایی مدیریت مرد در قانون نیز بیان شود، احکام اسلامی را کاربردی تر کرده و اعضای خانواده را از سوء استفاده های ناشی از آن مصون می دارد. البته بردن مسائل ریز و درشت خانواده به محاکم قضایی، فضای خانواده را سرد و بی روح می کند. با توجه به ضرورت این بحث، موضوع تقابل حقوق و اخلاق مطرح می شود که بسیاری از حقوقدانان بر نقش بیشتر و سازنده تر اخلاق نسبت به الزامات قانونی در خانواده تأکید دارند. آنچه که بحث مدیریت صحیح در خانواده را الزامی می کند تکلیفی بودن آن در کانون خانواده است. پس تصور حق بودن مدیریت مرد و اعمال تحکم به این واسطه، تصور باطلی است که توسط افراد ناآشنا به احکام اسلام مطرح می شود. البته این تکلیف، حقوقی را برای مرد به همراه خواهد داشت که این امر غیرقابل انکار است. واژگان کلیدی: مدیریت، خانواده، روابط زوجین، حقوقی، فقهی، عنصر زمان و مکان، اهلیت