نام پژوهشگر: مرضیه نصوری
مرضیه نصوری محمد علی کیانی
پژوهش کنونی برای کاهش خلاء مربوط به شناسایی حضور احساس کهتری یا تحقیر شدگی و بازداری حاصل از آن، و اثر احتمالی آن در کنشهای عقلی بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی، تدوین شد. این تحقیق در پی آن است که با مطالعه نیمه تجربی نقش این احساسها در کاهش بازده هوشی این آزمودنیها به درک بیشتر این اختلال و پیامدهای نامطلوب آن در زندگی فردی و اجتماعی، بیماران کمک کند. به این ترتیب، تأثیر تجربه شکست، ناکامی و ناارزنده سازی (یا تحقیر) در واکنش پذیری هیجانی و وضعیت هوشی گروه بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه غیربالینی بررسی شد. مطالعات قبلی نقش واکنش هیجانی شرم را در این بیماران نمایان ساخته اند، اماتجارب بالینی بیانگر نقش احتمالی واکنش هیجانی کهتری (احساسی بسیار نزدیک به شرم، اما، متفاوت از آن) است. ارزیابی تفاوتهای جنسیتی در اختلال شخصیتی مرزی نکته بعدی مورد توجه محققان بود؛ در حالیکه پژوهشهای اندکی یافته شده است که به تمایز و مقایسه دو جنس در مطالعه خود پرداخته باشند. در حالی این مطالعه انجام می گیرد که با وجود شیوع بیشتر این اختلال در زنان (dsm-iv-tr)، پژوهشهای صورت گرفته در ایران بیشتر در مورد مردان بوده است. تعداد آزمودنی ها 32 نفر بودند که در دو گروه 16 نفری قرار گرفتند. آزمودنی ها، 18 تا 45 ساله، و دارای تحصیلات از دیپلم تا لیسانس بودند. گروه همتا نیز مطابق ویژگیهای سن، جنس، و تحصیلات گروه آزمایشی انتخاب شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله متغیر مستقل، مورد آزمون قرار گرفتند و نتایج بدست آمده از دو گروه، مقایسه شدند. پس از اجرای مصاحبه بالینی براساس dsm-iv-tr، از آزمودنیها آزمون میلون گرفته شد تا گستره مشکلات روانشناختی آنها (به ویژه اختلال شخصیت مرزی) سنجیده و کمی شود. سپس، با آزمون هوشی وکسلر بزرگسال مورد ارزیابی قرار گرفتند. پرسشنامه وضعیت هیجانی، ابزار مهم خودسنجی بود که برای مشخص کردن تجربه شخصی آزمودنی ها از وضعیت درونی و عوامل پیرامونی، مورد استفاده قرار گرفت. دو هفته بعد، آزمودنیها با آزمون واکنشی هیجانی به شکست مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون واکنش هیجانی به شکست، شامل سوالهای بسیار دشوار هوشی است که در مدت زمان کوتاهی ارائه شدند تا شکست آزمودنیها را در این زمینه نمایان سازند. طی اجرای آزمون، مرتباً شکست در پاسخ دهی درست، توسط نرم افزار، به آنها گوشزد شد و در نهایت، تفسیر کلی آزمونگر از نتایج، به صورت ارائه سطح بسیار پایین توانایی عقلی آزمودنیها گزارش شد. در مراحل مختلف آزمون، واکنش های هیجانی آزمودنی ها، توسط پرسشنامه وضعیت هیجانی مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس، مجددا با آزمون هوشی وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند و نهایتاً تفسیر آزمونگر مبنی بر نداشتن هرگونه مشکل هوشی به آنها ارائه شد. تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که گروههای آزمودنی های دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه همتای آنها در تمام متغیرهای مورد پژوهش تفاوت معنادار دارند. هیجان پذیری این بیماران در واکنش به تنیدگی و ناتوانی از حل مسائل، بیش از افراد بهنجار همتای آنهاست. اما، در این میان، خشم و پرخاشگری، در موقعیت آزمایش، دچار بازداری شدند، و شرم و کهتری، خود را، به عنوان احساسهایی حاضر در همه جا، نمایان ساختند. تفاوت معنادار دو گروه در کاهش سطح ظرفیت هوشی، در پاسخ به محرکهای هیجانی منفی بود بیانگر این است که افراد دارای اختلال شخصیت مرزی، در موقعیتهای ناخوشایند، قادر به به کارگیری توانایی های هوشی خود، مانند سایرین، نیستند. یافته های این پژوهش با این مطلب همسو است که بی نظمی هیجانی، آسیب پذیری هیجانی و ناتوانی در تنظیم پاسخهای هیجانی از دیگر ویژگیهای مهم این بیماران است.