نام پژوهشگر: غلامحسین میرزاده
غلامحسین میرزاده عباس صالح اردستانی
تغییرات سریع محیطی سازمانها را وادار می سازد تا برای سازگاری با محیط به ساز و کارهای مدیریتی مختلفی روی آورند. توانمندسازی یکی از این تمهیدات است و نقش کلیدی در ادامه حیات سازمانهای نوین در عصر دانش دارد. از سویی امروزه با سرعت فزاینده تغییر در سازمانها، مدیران به دنبال راههایی برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان هستند تا از این طریق با حصول اطمینان از تعهد کارکنان و وفاداری آنها در روزهای سخت به مزیت رقابتی دست یابند. بدین ترتیب هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد 110 پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه های استفاده شده در این تحقیق عبارتند از: پرسشنامه معتبر توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن ومیر. برای تعیین ضریب پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار ضریب بدست آمده برای پرسشنامه توانمندسازی 856/. و برای پرسشنامه تعهد سازمانی901/0 و برای کل پرسشنامه 882/0 محاسبه گردیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن حاکی از آن است که بین توانمندسازی روان شناختی با تعهد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. میانگین تعهد سازمانی کارکنان 55.73% می باشد که نشان دهنده میزان تعهد سازمانی پایین کارکنان می باشد. میانگین توانمندسازی روان شناختی 69.58% می باشد که نشان دهنده میزان توانمندسازی متوسط کارکنان می باشد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که از بین متغیرهای توانمندسازی روان شناختی ، متغیرهای احساس استقلال (حق انتخاب) ، موثر بودن و اعتماد میان همکاران با تغییرات نمرات تعهدسازمانی رابطه معنادار دارد. و از بین متغیرهای تعهد سازمانی ، فقط متغیر تعهد عاطفی با تغییرات نمرات توانمندسازی رابطه معنادار دارد.