نام پژوهشگر: آزاده دهقان پور
آزاده دهقان پور عبداله پارسا
با هدف آگاهی از رابطه ی بین اندازه ی مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانه ی دولتی شهر اهواز در سال تحصیلی 90ـ1389، پیمایش همبستگی حاضر با مشارکت 17 مدرسه ی راهنمایی دخترانه و 15 مدرسه ی متوسطه ی دخترانه که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، انجام شد. برای سنجش فرهنگ مدرسه و مولفه های آن (صلاحیت حرفه ای معلمان، تعامل معلمان با کارکنان و مدیریت (صف و ستاد)، تعامل معلمان با یکدیگر، مشارکت والدین در فعالیت های مدرسه و تسهیلات فیزیکی مدرسه)؛ با مشارکت معلمان مدارس از پرسشنامه فرهنگ مدرسه (سلفی و سعید، 2007) استفاده شده است. شناسنامه ی مدرسه نیز توسط مدیر هر مدرسه تکمیل شد. با استفاده از آلفای کرونباخ، ضریب پایایی کل، 95/0 و ضریب پایایی خرده مقیاس های پرسشنامه بین 79/0 تا 92/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد در فرهنگ مدرسه و مولفه های آن، در مدارس دارای درجه های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد (به جز در مولفه ی تسهیلات فیزیکی)؛ اما پیشرفت تحصیلی در این مدارس، تفاوت معناداری دارد. نتایج همبستگی بیانگر این است که اندازه ی کلاس با معدل کل دوره ی راهنمایی و معدل پایه های اول و دوم رابطه ی معناداری ندارد و رابطه ی آن با معدل پایه ی سوم منفی و معنادار است. در مدارس متوسطه، رابطه ی آن با معدل پایه ی اول مثبت و معنادار و با معدل پایه ی سوم منفی و معنادار است. اما با معدل کل و معدل پایه ی دوم رابطه ی معناداری ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد در مدارس راهنمایی از مجموع مولفه های فرهنگ مدرسه، دو مولفه ی صلاحیت حرفه-ای معلمان و مشارکت والدین، 18 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کنند. در مدارس متوسطه، از بین مولفه های فرهنگ مدرسه، مولفه های مشارکت والدین و تسهیلات فیزیکی قادر به پیش بینی 8 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی هستند. اندازه ی مدرسه، اندازه ی کلاس و فرهنگ مدرسه روی هم قادر به تبیین 13 درصد از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هستند. بین مدارس راهنمایی و متوسطه در فرهنگ مدرسه و تمام مولفه های آن تفاوت معناداری وجود دارد.
آزاده دهقان پور اکبر پرهیزکار
فناوری اطلاعات و ارتباطات، در جهان امروز نبض اطلاع رسانی و احیاء پتانسیل گردشگری ملل را در اختیار دارد. بنابراین رشد سرمایه گذاری و توسعه این بخش می تواند خلاء و شکاف موجود در سایر زمینه ها را جبران نماید و کشور ما را در عرصه دنیای مجازی به جهانیان معرفی و لزوم بهره مندی از فضای سایبر در توسعه اکوتوریسم را مطرح نماید. در واقع اگر مهمترین موانع موجود در توسعه صنعت اکوتوریسم کشور را کمبود امنیت، نارسایی خدمات زیر بنایی، عدم شناخت کامل و معرفی جاذبه های اکوتوریستی، عدم سهولت در تهیه ویزا، رویداد، شکاف فرهنگی، تخریب آثار اکوتوریستی و ... فرض کنیم، فناوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه زیرساخت های تحت وب، مدل سازی (dmo) سازمان مدیریت مقصد، (crs) نظام ذخیره جا،(crm) نظام مدیریت مشتری واستفاده از ابزارها و فناوری هایی چون gis و یا توسعه گردشگری مجازی (virtual tourism) می تواند بر مشکلات موجود غلبه نماید و زمینه توسعه اکوتوریسم را موجب می شود، چرا که توسعه مستلزم آن است که آثار و جذابیتهای اکوتوریستی برای نسل های آینده حفظ شوند که این مهم در گرو توسعه فناوری های نوین است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مدل سازی و ابزارهای زیر مجموعه فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند بخش زیادی از مشکلات موجود در این زمینه را رفع نماید. این پژوهش ضمن بررسی موانع و مشکلات در توسعه صنعت اکوتوریسم، راهبردها و مدلهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه اکوتوریسم در شهر تهران را بررسی نموده و در پایان راهکارها و پیشنهاداتی را ارائه می نماید.