نام پژوهشگر: مانی جواددرجی
مانی جواددرجی بابک نادرپور
فمینیسم آموزه و جنبشی است که خواهان برابری و تساوی بین مردان و زنان در حوزه های مختلف اجتماعی ـ سیاسی، حقوقی... است؛ همچنین فمینیسم را می توان زیر مجموعه جنبشهای اجتماعی مورد بررسی قرار داد. جنبش اجتماعی دارای یک رابطه دوسویه با جامعه می باشند، بدین شکل که از سویی خود برآیند شکاف های اجتماعی موجود در جامعه هستند؛ و از سویی دیگر بر بسیاری از حوزه های اجتماعی اثر می گذارند. تفکر فمینیستی بر بسیاری از عرصه های اجتماعی ـ سیاسی و اندیشه های آکادمیک در ایران نیز تأثیر داشته است. پایان نامه حاضر نیز درصدد پی گیری همین تاثیر در ادبیات داستانی در ایران می باشد. امروز یکی از عناصر شناخت تحولات سیاسی اجتماعی زندگی روزمره انسان طبقه متوسط جدید، توجه به ادبیات و مشخصاً رمان و "داستان کوتاه" می باشد. کارایی دوگانه ادبیات در بیان اوضاع و احوال انسان در بستر سیاسی ـ اجتماعی معاصر از یک طرف، و مقبولیت آن نزد عوام(کمیت/ تعداد فروش) و خواص(کیفیت/کسب جوایز ادبی) از طرف دیگر آن را در جایگاهی ویژه قرار می دهد. در این پایان نامه با قرار دادن نظریات زن محور به عنوان متغیر مستقل و همچنین با قرار دادن ادبیات داستانی به عنوان متغیر وابسته به این سئوال جواب داده خواهد شد که ایا نظریات فمینیستی تاثیری بر شکل گیری ادبیات داستانی زنان در دهه هشتاد در ایران داشته اند؟. که البته برای محدود کردن دامنه تحقیق با توجه به دو مولفه کمیت و کیفیت چهار داستان زیر را برگزیدهایم : الف) "نگران نباش" نوشته مهسا محبعلی ب) "احتمالاً گم شده ام" نوشته سارا سالار ج) "شب های چهارشنبه" نوشته آذردخت بهرامی د) "بعد از آن شب" نوشته مرجان شیرمحمدی