نام پژوهشگر: ماندانا عاطفی
ماندانا عاطفی صدیقه عطرکار روشن
یکی از اهداف نظام سلامت، تأمین عدالت در مشارکت مالی، حمایت از خانوارها در برابر هزینه های بهداشتی و درمانی و به حداقل رساندن خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن است. مشارکت ناعادلانه مالی مردم و پرداخت های مستقیم از جیب که متناسب با توان پرداخت نباشد، نه تنها موجب می شود خانوارهای بیشتری در گروه مواجه با هزینه های کمرشکن سلامتی قرار گیرند، بلکه ممکن است برخی خانوارها به خاطر ناتوانی در پرداخت این هزینه ها به زیر خط فقر سقوط کنند. روش: در این مطالعه با استفاده از داده های پیمایش درآمد - هزینه خانوار ، شاخص عدالت در مشارکت مالی، عوامل تأثیرگذار در نرخ خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن به تفکیک شهری روستایی، در نه منطقه و دهک های درآمدی مورد بررسی قرار می گیرند. از داده های مهیا در مرکز آمار که در سال های 1363 -1388 به صورت الکترونیکی می باشد، استفاده می شود. یافته ها: میزان شاخص عدالت در مشارکت مالی در طول سال های منتخب 1363 تا 1388 با نوسانات اندکی همراه بوده است. مقایسه این شاخص در مناطق نه گانه شهری و روستایی کشور طی سال های منتخب تفاوت معناداری را نشان نمی دهد. گروه های پر درآمد و کم درآمد جامعه، از عدالت کمتری در پرداخت هزینه های سلامت برخوردار هستند. درصد خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن طی سال-های منتخب، به طور کلی افزایش یافته است. مقایسه ترکیب هزینه های سلامتی در گروه های مختلف درآمدی بیان می کند، گروه های مرفه و با درآمد بالا سهم بیشتری را به خدمات بستری و گروه های کم درآمد سهم بیشتری را به دارو اختصاص می دهند. بررسی ویژگی های اجتماعی خانوارها نشان داد که درصد خانوارهای مواجه با هزینه های کمرشکن در خانوارهای دارای سرپرست زن، تحصیلات پایینتر از دیپلم، سرپرست خانوار بدون پوشش بیمه و سن سرپرست بالای از 65 سال در اکثر سال ها و گروه های درآمدی بیشتر می باشد. نتایج: برنامه های اجرا شده طی سال های منتخب به حد کافی موثر واقع نبوده و مشارکت مالی در پرداخت های سلامتی خوب هدفمند نشده است. نظام سلامت نتوانسته است آنچنان که باید در راستای حفاظت از خانوارها در برابر هزینه های کمر شکن عمل کند. همچنین نظام بیمه سلامتی در کشور ناکاراست.