نام پژوهشگر: حسین ایالتی
حسین ایالتی سید سعید سید احمدی زاویه
در این نوشتار تلاش بر آن بوده است تا با مرور دلایل تغییر پارادایم علم از "علم مدرن" به "علم جدید" به بررسی تاثیر این تغییرات در" هنر معاصر" پرداخته شود. در حقیقت تمرکز اصلی این تحقیق بر تاثیری است که "تئوری پیچیدگی"، پارادایم جدید علم، بر زاویه دید و انتخاب رسانه های برخی از هنرمندان معاصر داشته است. فرض این نوشتار نیز بر آن بوده که ارتباط معناداری میان "هنر معاصر" و "تئوری پیچیدگی" وجود دارد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از تکنیک های مطالعات کتابخانه ای و مشاهده تصاویر ثابت و متحرک( فیلم) انجام پذیرفته است. بنابراین، در ابتدا، رویکرد قطعیت گرای مدرنیته و ریشه های آن در "علم نیوتنی" و همچنین دلایل شکست این معادلات و گرایش علم به" عدم تعین" تشریح می شود. پس از آن صفحاتی به توضیح مشخصه های "سیستم های پیچیده" و تعمیم این مشخصه ها به دیگر سیستم های پویا (جامعه ی پست مدرن و زبان شناسی) اختصاص داده شده است. در نهایت،"هنر پیچیدگی" به عنوان هنری هم راستا با پارادایم جدید معرفی شده و تعدادی از آثار "هنرمندان پیچیدگی" به عنوان بررسی موردی به بحث گذاشته شده است. بنا بر مطالعات این نوشتار، "هنر پیچیدگی"، که اغلب در کنار دو عنوان "هنر مولد" و "هنر تکاملی" قرار می گیرد، هنری است که درآن هنرمند با همکاری قوانین طبیعت، و پدیده "خود-سازماندهی" اثری را خلق می کند که مشخصه های اصلی "پیچیدگی" را داراست.