نام پژوهشگر: شهین اسلامی

بررسی رئالیسم جادوئی در آثار داستانی رضا براهنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  شهین اسلامی   علی محمدی

چکیده: رئالیسم جادوئی شیوه ای نوشتاری است که در آن نویسنده، واقعیت ها را با خیالاتی که برگرفته از ذهن او و باورهای خرافی هستند در هم می آمیزد. این خیالات که اغلب ریشه در ناخودآگاه جمعی دارند و تا حد زیادی با اسطوره ها پیوند خورده اند، خواننده را با دنیائی از تضادها روبه رو می سازند؛ ولی این تضادهای به وجودآمده، علی رغم ایجاد اشکال در فهم داستان، با جذابیت خاصی هم راه هستند. اگرچه نقد و نظر درباره ی رئالیسم جادوئی از غرب سرچشمه گرفته است؛ اما به باور پژوهندگان و منتقدان، مصداق های نخستین آن را می توان در ادبیات مشرق زمین دید. اگر داستان های «هزار و یک شب» (هزار افسان) را نخستین نمونه هائی بدانیم که دارای عناصر رئالیسم جادوئی هستند، باید بپذیریم که ادبیات و فرهنگ ایران زمین با نمونه های این نوع و ژانر ادبی بیگانه نبوده است. با این حال چنان چه اشاره شد، این شیوه به وسیله ی نویسندگان آمریکای لاتین به جهانیان معرفی شد و امروزه به عنوان یکی از رایج ترین و جذاب ترین نوع نوشتاری، در همه ی نقاط جهان نویسنده ی مطرح دارد. در میان ایرانیان نیز افراد زیادی به رئالیسم جادوئی روی آورده اند و آثار خود را بر اساس مولفه های این شیوه نوشته اند. رضا براهنی از پیش کسوت ترین نویسندگان ایرانی این حوزه است که با نوشتن رمان «روزگار دوزخی آقای ایاز» در سال (1349) به این عرصه گام نهاد. براهنی با بهره گرفتن از حالات روانی شخصیت ها و باورهای عامیانه‎ی آن ها و آمیختن این باورها با قواعد و شیوه های رمان نویسی جدید از جمله «مدرن» و «پسامدرن»، دست به خلق آثاری چون رمان «آزاده خانم و نویسنده اش (چاپ دوم) یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی»، زده است که هنوز بعد از دو دهه یعنی از سال (1376) تاکنون، در این حوزه بی رقیب مانده و اثری هم ردیف با آن به عرصه ی ظهور نرسیده است. در این تحقیق سعی شده است با در نظر گرفتن مقوله ی رئالیسم جادوئی و چارچوب نظریه های مدرن، سه تا از مشهورترین رمان های براهنی، مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.