نام پژوهشگر: روزا گرایلی نژاد

بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و ابعاد نوآوری در صنایع غذایی استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  روزا گرایلی نژاد   حمیدرضا رضوانی

نوآوری به جمع آوری، پذیرش و اجرای ایده های جدید، فرایندها و محصولات و خدمات اشاره دارد. نوآوری نیاز دارد تا افراد به دانش موجود دست یابند و آن را با سازمان تسهیم نمایند. دستیابی به دانش هم به پایه ی دانش سازمان و هم به دستیابی به اطلاعات و دانش خارجی بستگی دارد. دستیابی به دانش ازخارج شرکت به توانایی شرکت در جذب ایده های نو بستگی دارد که آن نیز به نوبه خود به توانایی شرکت در فهم، شبیه سازی و به کارگیری دانش خارجی جدید در اهداف تجاری وابسته است. در نتیجه یادگیری سازمانی از طریق توسعه دستیابی، تبدیل و بهره برداری از دانش جدید به سازمان اجازه می دهد که به نوآوری سازمانی دست یابد در پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و ابعاد نوآوری پرداخته که با بررسی ادبیات تحقیق و ترکیب نتایج قبلی شش بعد برای یادگیری سازمانی (یادگیری از تجربیات گذشته، یادگیری از دیگران، انتقال دانش، حل مساله سیستماتیک، تغییرات شناختی و رفتاری، تجربه و آزمایشگری) و چهار بعد برای نوآوری سازمانی (نوآوری محصول، نوآوری فرایندی، نوآوری رفتاری و نوآوری مدیریتی) انتخاب گردید. جامعه آماری این پژوهش شرکت های صنایع غذایی استان مازندران می باشد. داده ها از طریق پرسشنامه از مدیران شرکت های صنایع غذایی استان مازندران و به تعداد 208 عدد جمع آوری گردید. فرضیه های این تحقیق از طریق آزمون های معادلات ساختاری، همبستگی و رگرسیون مورد آزمون قرار گرفته و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss16 و lisreal8.5 استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که یادگیری سازمانی و نوآوری فرایندی، نوآوری مدیریتی، نوآوری محصول و نوآوری رفتاری رابطه معناداری از نوع مثبت و هم جهت دارند. در میان آن ها یادگیری سازمانی بیشترین رابطه را با نوآوری محصول دارد. در نهایت با استفاده از یافته های تحقیق به مدیران پیشنهاد گردید که از طریق بهبود سیستمهای اطلاعاتی سازمانی و حفظ و نگهداری و انتقال تجربیات و همچنین ایجاد فضای آزاد میان کارکنان در بحث و تبادل نظر و استفاده مدیران از آن نظرات به افزایش یادگیری سازمانی کمک نمایند.