نام پژوهشگر: معصومه بابایی
معصومه بابایی محمد مهدی رحمتی
چکیده: با توجه به اهمیّت فراوان رنگ ها در زندگی ما، مشاهده ی تناقضات میان دعاوی دینی حکومت با رنگ های موجود در جامعه در بیش از سه دهه ی گذشته – پس از انقلاب اسلامی – موجب شد تا تمرکز پژوهش حاضر بر فهم چرایی وجود این تناقضات، بویژه میان رنگ های مورد استفاده در حوزه های رسمی و غیر رسمی باشد. به منظور پاسخگویی به پرسش چرای پژوهش فرضیه ای از نظریات گیدنز و فوکو اخذ شد. سپس برای بررسی صحّت یا عدم صّت فرضیه ی فوق،ابتدا در قالب روش کیفی، تیپ ایده الی در چهار محور، وبر مبنای دیدگاه افراد صاحب نظر درحوزه ی مسائل فرهنگی – اجتماعی، به عنوان ابزار مطالعاتی ساخته شد.برمبنای تیپ فوق دو گروه برای مطالعه برگزیده شدند. گروهی که بیشترین انطباق را با عناصر تیپ مذکور داشتند-به عنوان ابزار مقایسه-وگروهی که کمترین همسانی را با تیپ ساخته شده دارا بودند- به عنوان هدف مطالعاتی – سپس ،مصاحبه ای عمیق بادو گروه صورت گرفت، تا تفاسیرشان از سازوکار حاکم در حوزه ی رنگ ها، و همچنین واکنششان در قبال مسئله فوق معلوم گردد. برمبنای توصیف فربه ی به دست آمده، آنچه حاصل شد،شکاف عمیق میان نگرش سیاسی دو گروه بود.با توجه به جهت گیری سیاسی گروه هدف مطالعه،که رنگ هایی متفاوت دردوحوزه یرسمی وغیر رسمی به کار می برد، فرضیه ی بر آمده از نظریات ِ"دیالکتیک کنترل"گیدنزو "قدرت /مقاومت "در اندیشه ی فوکو،تائید شد.به عبارتی دیگر رفتارِ رنگی افراد فوق در حوزه های رسمی وغیر رسمی را ،می توان شمایلی ازمقاومت در برابر گفتمان قدرتی دانست که سعی در تحمیل ِقرائت ِویژه ی خود از حقیقت،برابژه های تحت حاکمیتش را دارد.
معصومه بابایی امیررضا شاهانی
با پیچیده شدن سیستم های مهندسی و افزایش اجزای آن ها، بررسی ایمنی و نحوه عملکرد آن ها با روش های متعارف امری مشکل است. قابلیت اطمینان یک مشخصه ذاتی هر محصول یا سیستم و یکی از پارامترهای طراحی، ساخت و بهره برداری می باشد که در طی فرایندهای مربوطه همواره باید به عنوان یک معیار مهم مورد توجه و کنترل قرار گیرد؛ بنابراین برای حصول این امر، کمّی سنجی قابلیت اطمینان ضرورت می یابد. قابلیت اطمینان عبارت است از احتمال این که یک سیستم بتواند وظیفه مورد انتظار را تحت شرایط عملکردی مشخص، در یک بازه ی زمانی معین، با موفقیت انجام دهد. روش قابلیت اطمینان در مورد سه مثال صنعتی اجرا شده و توابع قابلیت اطمینان مربوط به قطعات مورد نظر استخراج گردیده اند. در ابتدا طراحی یکی از بلبیرینگ های سیستم انتقال قدرت بالگرد و تئوری های مربوط به آن مورد مطالعه قرار گرفته است. روش ذکر شده بر روی بلبیرینگ سیستم انتقال قدرت بالگردهای 205، 209 و 212 انجام و توابع قابلیت اطمینان بر حسب عمر استخراج شده اند. با محاسبه ی عمر مبنای این نوع بلبیرینگ تابع قابلیت اطمینان آن به ترتیب با استفاده از سه مدل مختلف هریس، هندبوک نیروی دریایی آمریکا و فیشر استخراج شده است. با توجه به نتایج بدست آمده مدل دوم مدل مناسبی جهت توصیف تابع قابلیت اطمینان بر حسب عمر نبوده و تفاوت زیادی با دو مدل دیگر دارد. مدل هریس به دلیل در نظر گرفتن شرایط واقعی عملکرد بلبیرینگ مورد نظر و دارا بودن تابع آهنگ خرابی متغیر با عمر، مدل مناسب تری جهت توصیف تابع قابلیت اطمینان این نوع بلبیرینگ بوده و این تابع می تواند برای ارزیابی قابلیت اطمینان در عمرهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. سپس روش های آماری، تحلیل اطلاعات عمر و تئوری های مربوط به آن مورد مطالعه قرار گرفته است. از اینرو با در دست داشتن اطلاعات واماندگی و عمر ملخ بالگرد 205 تحلیل و مدل سازی قابلیت اطمینان این نوع ملخ انجام شده و تابع قابلیت اطمینان بر حسب عمر استخراج گردیده است. در آخر به ارزیابی قابلیت اطمینان یکی از چرخ دنده های سیستم انتقال قدرت بالگرد و تئوری های مربوط به آن پرداخته و روش ذکر شده بر روی چرخ دنده فوق در بالگردهای 205، 209 و 212 اجرا و توابع قابلیت اطمینان بر حسب عمر استخراج شده اند.
معصومه بابایی بهروز عسگریان
چکیده : تغییر نگرش از طراحی براساس نیرو به سمت طراحی برمبنای رفتار و عملکرد سازه، روش جدیدی را در زمینه طراحی در آیین نامه های لرزه ای به وجود آورده است که اصطلاحاً طراحی براساس عملکرد نامیده می شود. اما به نظر می رسد که مهندسی زلزله بر مبنای عملکرد (pbee) محدودیت هایی را دارا می باشد که منجر به توسعه ی بیشتر این روش گردیده است، این محدودیت ها عبارتند از: نخست این که در این نوع طراحی از سطوح عملکردی کیفی جهت توصیف رفتار ساختمان استفاده می کنند که این سطوح عملکردی بر مبنای قضاوت مهندسی استوار بوده و به صورت سلیقه ای اعمال می شوند، همچنین به دلیل کیفی بودن برای صاحبان سرمایه و مالکان قابل درک نمی باشند. مشکل دیگر آیین نامه های طراحی لرزه ای موجود این است که بیشتر بر حفظ جان به هنگام وقوع زلزله توجه می کنند و تلاشی برای کنترل خسارت مالی وارد به سازه صورت نمی دهند. یکی از راهکارهای بهبود روش pbee توسط موسسه ای به نام peer توسعه یافته است که از خسارت مالی به عنوان معیاری برای بررسی عملکرد ساختمان در زلزله استفاده گردیده است. این روش باوجود مزیت فراهم آوردن معیار کمی، روشی وقت گیر بوده و به دلیل پیچیدگی قابل به-کارگیری در پروژه های متداول مهندسی نمی باشد. در این مطالعه از یک روش ساده به نام "تخمین خسارت طبقه محور" که امکان بررسی عملکرد ساختمان را به سهولت فراهم می آورد، استفاده می-شود وشش نمونه از سازه های فولادی با سیستم قاب خمشی ویژه،متوسط ومعمولی تحت ضوابط استاندارد 2800 در سه ویرایش مختلف، طراحی و سپس به صورت دو بعدی در نرم افزار opensees مدل شده، سپس تحت تحلیل غیرخطی دینامیکی افزایشی (ida) قرار گرفته و جهت برآورد خسارت مالی ضوابط روش تخمین خسارت طبقه محور دنبال شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد قاب خمشی با شکل پذیری بیشتر(قاب خمشی ویژه ویرایش سوم2800) کمترین خسارت را تحت بار زلزله نسبت به سایرقاب های خمشی را متحمل شده است و بیشترین سهم خسارت وارده در میان اعضای مختلف هر قاب مربوط به اعضای غیرسازه ای حساس به گریز می-باشد، همچنین روش به کار گرفته شده ابزار خوبی برای بررسی مقایسه پارامترهای موثر بر عملکرد ساختمان را به سهولت فراهم می آورد، از سوی دیگر با توجه به سهولت استفاده، این روش پتانسیل به کارگیری در آیین نامه های طراحی لرزه ای آینده را دارا می باشد. کلمات کلیدی : طراحی لرزه ای، تخمین خسارت، مهندسی زلزله بر اساس عملکرد، تحلیل غیرخطی دینامیکی افزایشی، قاب خمشی فولادی