نام پژوهشگر: مریم علیزاده ماکو

اثر بقایای گیاهی بر فعالیت میکروبی و قابلیت دسترسی فسفر در خاکهای شور تحت کشت جو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  مریم علیزاده ماکو   مصطفی چرم

پسماندهای گیاهی از شاخص های مهم و تاثیرگذار در حاصلخیزی خاک است. بازگشت این پسماندها در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک از ارکان مهم و اجتناب نا پذیر پایداری اکوسیستم های کشاورزی می باشد. افزایش مواد آلی به خاکها از طریق افزودن بقایای گیاهی یک شیوه مدیریتی مهم است که می تواند قابلیت دسترسی عناصر غذایی را افزایش داده و باعث اصلاح خاک های شور شود. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر مدیریت پسماندهای گیاهی و نوع پسماند (کاه و کلش گندم و یونجه ) بر فعالیت میکروبی ، نیتروژن کل ، فسفر قابل دسترس و برخی از شاخص های رشدی گیاه جو در یک دوره 60 روزه در سطوح مختلف شوری بوده است آزمایش در قالب طرح کاملا" تصادفی انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل دو سطح ماده آلی (0،50 تن در هکتار)، دو نوع پسماند گیاهی ( کاه وکلش گندم و یونجه) و سه سطح شوری (2 ، 4 ، 8 دسی زیمنس بر متر) بود در سه تکرار در گلخانه انجام شد. کربن، نیتروژن و فسفر توده زنده میکروبی به روش تدخین با کلروفرم اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که افزودن مقدار 50 تن در هکتار بقایای یونجه، مقادیر نیتروژن کل وفسفر قابل دسترس را نسبت به بقایای گندم به مقدار قابل توجهی در خاک افزایش داد و اثر معنی داری بر شاخص سطح برگ، ارتفاع گیاه، وزن خشک و میزان کلروفیل در سطوح مختلف شوری داشته است. همچنین افزودن بقایای گیاهی به طور معنی داری سبب افزایش فعالیت میکروبی خاک گردید. خاک های حاوی بقایای یونجه حداکثر فعالیت میکروبی را داشتند و پس از آن بیشترین اثر در خاک تیمار شده با بقایای گندم دیده شد. توده زنده میکروبی نیز روند مشابه با فعالیت میکروبی داشت. بطور خلاصه، نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش هر گونه پسماند گیاهی سبب تحریک شدید فعالیت میکروبی و بهبود توده زنده میکروبی و افزودن قابلیت دسترسی غذایی می گردد و شدت فعالیت میکروبی بستگی به نوع و کیفیت سوبسترا ( پسماندهای گیاهی ) دارد. از این رو، مصرف مستمر بقایای گیاهی در خاک های فقیر از مواد آلی نه تنها سبب افزایش فعالیت میکروبی آن می گردد، بلکه یکی از راه های بازیافت و باز مصرف صحیح این گونه مواد در اکوسیستم های کشاورزی می باشد.