نام پژوهشگر: اعظم عبادی
اعظم عبادی محمد فاضلی
هدف این پژوهش بررسی عناصر گفتگویی در مجموعه طنز شبهای برره است. محقق پس از طرح نظریه میخاییل باختین و با استفاده از مفاهیم اصلی نظریه او همچون بینامتنیت، چندصدایی و کرونوتوپ، به بررسی ساخت استعاری مسلط بر متن این مجموعه پرداخته و می کوشد نشان دهد که اگرچه اقتضای اجتماعی به سوژه تولید گر (کارگردان) اجازه میدهد تا نیات خود را در شیوه ای تعیین شده ابراز کند، بافت گفتمانی جامعه حدود اندیشگی او را مشخص می کند. مولف یا سوژه تولید گر با آگاهی به این محدودیت بافتی و باتوجه به سرمایه فکری وفرهنگی خود شیوه روایت پردازی اش را بر می گزیند و امکانات گفتن خود را به گونه ای سامان می دهد تا در عین توجه به چهارچوبها امکان خوانش های تازه ای را از آنها فراهم آورد. در نهایت محقق با تأسی به ایده باختین به مثابه نظریه و روش به تحلیل ابداع مهران مدیری وتمهیداتی که در خلق مجموعه طنز شبهای برره به کار برده است می پردازد. کلمات کلیدی: عناصرگفتگویی، میخاییل باختین، شیوه روایت، محدودیت بافت گفتمانی، حدود اندیشگی، مجموعه طنز شبهای برره
مرضیه شریفی علیرضا دهقان پور
با توجه به آیات قرآن، بین پندار غالب انسان ها در مورد شرّ و سختی در عالم واقع، با آنچه برای رشد بشر در راستای فطرتش واقعاً شرّ محسوب می شود تفاوت معرفتی وجود دارد. این خطای معرفتی زمینه ساز کنش های نامناسب در برابر سختی ها شده و فرصت های تکاملی زیادی را از انسان ضایع می کند . این پژوهش می کوشد به واکاوی مفهوم و فهم مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی سختی ها بر اساس آموزه های قرآن بپردازد؛ افزون بر اینکه آموزه تکاملی در ارتباط با سختی ها ارائه و تأثیر تکاملی سختی ها در ابعاد مختلف انسان مورد اشاره قرارگیرد. جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به روش کتابخانه ای بوده است.