نام پژوهشگر: مهدیه نگهداری
مهدیه نگهداری کامران احمدگلی
منتقدان رمان های « وداع با اسلحه» و« زنگهابرای که به صدادرمی آیند» نوشته ارنست همینگوی را می توان به دوگروه تقسیم کرد: منتقدان قبل ازدهه 1970 و منتقدان بعدازاین دوره. پس ازانتشاراین اثر، نگاه قالب این بوده است که این رمانهاهماننددیگرداستانهای همینگوی تنها برای مردان ودرباره آنها به رشته تحریردرآمده اند. این درحالی است که پس ازظهورموج دوم فمینیسم، تحقیقاتی آغازشد که هدف کلی آن خنثی کردن نگاه مردسالارانه گذشته، ازطریق تمرکزی وسواس گونه برشخصیت اصلی زن این داستان ها بوده است. حال پرسش این است که درصورت آشتی برقرارکردن میان این دو دیدگاه به ظاهرمتضاد آیا می توان به دیدگاهی کلی تر از روابط انسانی و ساختارجامعه رسید؟دراین پایان نامه سعی براین داشته شده است تا با بهره گیری ازنظریه های روانشناسانه، فمینیستی و تاریخی، خوانشی صورت گیردکه برطبق آن این دو اثرازارنست همینگوی تصویرگری خواهند بودازمعضلات هویت جنسی که زاده ناکارآمدی تعریف- ها یی است که جامعه غربی ازنقش های جنسیتی ارائه داده است؛ تعریفی که نه تنهابه زنان، بلکه به مردان وساختارجامعه به شکلی گسترده ترآسیب واردمی کند.