نام پژوهشگر: محمدرضا عرب زاده
محمدرضا عرب زاده ابوالقاسم سهیلی
در این رساله "متمم" از دیدگاه زبانشناسی به لحاظ مفهوم و مصداق بررسی گردیده است . از آنجا که بررسی متمم از لحاظ مفهوم بحثی صرفا انتزاعی می باشد، لذا تجزیه و تحلیل متمم از نظر مصداق محور اصلی این پژوهش قرار گرفته است . براین اساس کلیه مصادیق متمم که به مباحث زبانشناسی مربوط می شوند از مراجع مختلف فارسی مورد بررسی قرار گرفته اند. با درنظر گرفتن متونی که از دستورهای سنتی استخراج گردید، این نکته روشن شد که متمم در اینگونه دستورها با استفاده از مفهوم "تمام کردن کلمه یا عبارت دیگر" شناسایی، با استفاده از سایر عناوین دستوری نامگذاری و توصیف و براساس نوع کلمات یا توصیف قشری تقسیم بندی گردیده است . از دیدگاه ساختگرایی متمم در ارتباط با شبکه پیوسته زبانی بررسی شده و از آن گذشته طبقه بندی آنها با معیار توزیع و براساس تعدادشان در واحد "بند" صورت گرفته است . اینکه آیا منظور از یک متمم، دو متمم و یا سه متمم در بند کدامیک از واحدهای زبانی کلمه، گروه و یا جمله است در این طبقه بندی مشخص نیست . با مشاهده و بررسی منابع دستور گشتاری این نتیجه بدست آمد که اولا متمم های فارسی بصورت واحدهای کلمه ای و در ارتباط با شبکه زبانی بررسی نگردیده است . ثانیا هیچگونه خواصی برای آنها درنظر گرفته نشده است . ثالثا اثری از طبقه بندی براساس این خواص احتمالی در هیچیک از منابع موجود نیست . در بخش دیگری از این پژوهش مسائل مربوط به متمم ها و خواص آنها ابتدا در چهارچوب نظریه علمی ساختگرایی با معیار توزیع و سپس با معیار نقش به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است . معیار توزیع و موارد مربوط به آن به تنهایی جوابگوی مسائل برای رسیدن به هدف نهایی نیست ، زیرا اولا متمم ها از لحاظ تعداد نه خواص مشخص نشده و معلوم نیست منظور از متمم، واحد کلمه، یا گروه و یا جمله است . ثالثا به کمک این معیار راهی برای بررسی متمم در مقیاس واحد کلمه ای و براساس خواص وجود نداشت . با استفاده از معیار نقش واحدهای زبان بطور جامع و مانع تعریف و متمم ها بصورت واحدهای کلمه ای اما در ارتباط با شبکه زبانی از سایر متمم های گرویه یا جمله ای تفکیک می شوند. به این ترتیب خواص متمم های کلمه ای دایر بر "حذف پذیری" و "عدم حذف پذیری" آنها در سطوح مشخص واحدهای زبانی مشاهده می گردد. اما از آنجا که هدف طبقه بندی متمم های کلمه ای براساس خواص بوده و اصول ساختاری در پاره ای از موارد از توجیه این خواص قاصر است به کمک اصول نظریه گشتاری این نقص جبران شده و طبقه بندی متمم های کلمه ای براساس خواص مذکور تکمیل می گردند. این طبقه بندی یک طبقه بندی کلی بوده و متمم های کلمه ای فارسی را در وهله اول به دو طبقه عمده یعنی "متمم های کلمه ای اصلی" و "شبه متمم های کلمه ای" تقسیم می کند. کلیه متمم های کلمه ای قابل حذف در رده متمم های کلمه ای اصلی و کلیه متمم های کلمه ای غیرقابل حذف در رده شبه متمم های کلمه ای قرار می گیرند. با پژوهشهای وسیعتر امکان نتیجه گیریهای بیشتری از طبقه بندی مذکور وجود خواهد داشت . بعنوان مثال با بررسی عبارات و امکانات وسیع زبانی فارسی نظیر مثلا انواع متمم های کلمه ای که همراه افعال التزامی یا ناقص و غیره می آیند، می توان زیر طبقه های جدیدی به این طبقه بندی افزود.