نام پژوهشگر: لیلا صبور میاندوآب
لیلا صبور میاندوآب سید حسین میر موسوی
مطالعه و اندازه گیری تغییرات سطوح برف به عنوان یکی از منابع تامین آب بسیار حائز اهمیت است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی امکان اندازه گیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه داده ها وجود ندارد. به همین جهت استفاده از تصاویر ماهواره ای شناسایی مناطق برفگیر و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت مدلسازی تغییرات ابزارهای قدرتمندی به شمار می روند. در تحقیق حاضر با استفاده از تصاویر ماهواره ای مودیس در سالهای 2000 تا 2009 میلادی، به پایش تغییرات سطوح برف پرداخته شد. روش کار بدین صورت بود که ابتدا 3 روش شاخص ndsi، طبقه بندی نظارت نشده و طبقه بندی نظارت شده بر روی تصاویر مورد نظر در منطقه شمال غرب کشور اعمال شده و مساحت پوشش برف در هر تصویر با استفاده از هر 3 روش محاسبه شد. روش طبقه بندی نظارت شده به دلیل دقت بیشتر، به عنوان بهترین روش در محاسبه پوشش برف در منطقه در نظر گرفته شد و نقشه های حاصل از این روش به تفکیک سال ترسیم شد. مساحت پوشش برف در این 10 سال از روند افزایشی یا کاهشی برخوردار نبوده و شاهد تغییرات زیادی در سالهای مختلف بودیم. در دهه های اخیر همزمان با افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش استفاده از سوختهای فسیلی و مواد آلاینده، تغییراتی در اقلیم جهان بوجود آمده که افزایش میانیگن دمای کره زمین از جمله ملموسترین این تغییرات است که خود پیامدهای خاص دیگری مانند تغییر رژیم بارش، تشدید پدیده های حدی و ... را در پی دارد. یکی از روش های مورد علاقه اقلیم شناسان برای مطالعه این تغییرات، روشهای سری زمانی است که در این پژوهش به بررسی این روشها می پردازیم. ابتدا با استفاده از روش زنجیره مارکوف و بکارگیری آمار بارش روزانه ایستگاههای منطقه در 5 ماه مورد نظر ( نوامبر، دسامبر، ژانویه، فوریه و مارس) مرتبه های مورد نظر بر روی داده های برف منطقه اعمال شد، دوره های بازگشت روزهای برفی و روزهای فاقد برف و دوره های خشکی 5 ، 10 ، 15 ، 20 و 25 روزه، برای ایستگاههای مورد نظر محاسبه شده و نمودارهای احتمالاتی، دوره های خشکی و وقوع و عدم وقوع برف ترسیم شد. با مقایسه دوره های خشکی و دوره های بازگشت روزهای فاقد برف در طول دوره مورد نظر و دوره فرضی 9 سال اخیر، به این نتیجه رسیدیم که این مقادیر در اکثر ایستگاههای منطقه طی 9 سال اخیر افزایش یافته است، که خود میتواند گواهی بر کاهش ریزش برف طی سالهای اخیر باشد.همچنین با بررسی همبستگی، روند نسبی و معادله های خط برازش یافته بر داده های مجموع برف سالانه، مجموع کل بارش و میانگین دمای سالانه، نمودهایی از تغییر اقلیم در منطقه مشاهده شد.