نام پژوهشگر: الهه بروغنی
الهه بروغنی بهروز مهرام
چکیده: پرورش عواطف کودکان ، متناسب با ویژگی های سنی آنها از رسالت های مهم نظام رسمی نظام آموزش وپرورش قلمداد می شود. در این مطالعه که با هدف بررسی آثار پنهان مولفه های برنامه درسی برعواطف دانش آموزان دختر مدرسه ای ابتدایی در شهر سبزوار در سال تحصیلی 1389-90 انجام شده است، نقش مولفه های نه گانه برنامه درسی از منظر کلاین شامل، هدف ها، محتوا ، فعالیت های یادگیری دانش آموزان ، روش های ارزشیابی،منابع و ابزار یادگیری ، زمان ، فضا و یا محیط یادگیری ،گروهبندی دانش آموزان ، معلم و راهبردهای تدریس بر تحول عواطف دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت.در این مطالعه تغییرات عاطفی مخاطبان یا رویکرد مبتنی بردوره سنی آنها در قالب نظریه اریکسون مبنای بررسی قرار گرفت.بنا براین ویژگی سازنده بودن در مقابل احساس حقارت به عنوان زیر بنای تحول عاطفی مطالعه شد. رویکرد مطالعه کیفی و روش مطالعه از نوع ارزشیابی ومتکی بر اساس مدل خبرگی و نقادی آیزنر بود. بر این اساس، چهار مرحله توصیف، تفسیر، ارزشیابی و مضمون یابی تعقیب شد.شیوه جمع آوری داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه نیمه سازمان یافته با دانش آموزان ، معلمان ، مدیر و معاونین وهمچنین اسناد مکتوب از قبیل آیین نامه های انضباطی و روزنامه های دیواری بود.برای اعتبار بخشی به یافته ها از شیوه کفایت اجماعی، انسجام ساختار یافته وکفایت ارجاعی بهره گیری شد.یافته ها نشان داد که در میان مولفه های برنامه درسی مولفه معلم و راهبرد های تدریس بیشترین تاثیر را بر عواطف دانش آموزان دارد در این مولفه رفتار مناسب معلم با دانش آموز تا حد زیادی برشکل گیری حس سازندگی دانش آموز تاثیر دارد در مقابل رفتار نامناسب معلم با دانش آموز باعث حس حقارت در دانش آموز شد.