نام پژوهشگر: محمد فرید نیک شعار
محمد فرید نیک شعار ناصر عرفاتی
تعیین رفتار گروه شمع یکی از مسائلی است که همیشه جزء دغدغه های مهندسان ژئوتکنیک بوده است . در این مورد تحقیقات بسیاری صورت گرفته است و روش ها و نتایج گوناگونی برای آن ارائه شده است . یکی از بهترین روش ها برای تحقیق در مورد رفتار شمع ها به خصوص شمع های تکی آزمایش بارگذاری شمع است که علی رغم اینکه یکی از قابل اعتماد ترین روش ها است محدودیت هایی نیز دارد ؛ از جمله این که این آزمایش بسیار پرهزینه است و همچنین زمان زیادی برای دستیابی به نتایج واقعی آن نیاز است . در واقع، حتی بررسی این آزمایش در طول یک زمان نسبتا زیاد همانند زمان سرویس دهی شمع در سازه مورد نظر عملی نمی باشد . با وجود این مشکلات برای شمع های تکی و عملی نبودن این آزمایش ها برای شمع های گروهی نیاز به روش های تحلیلی احساس می شود که بتوان جواب هایی قابل اطمینان از آن ها به دست آورد . امروزه نرم افزارهای تحلیل عددی بسیاری از جمله نرم افزارهای اجزا محدود و اجزا مجزا در دسترس مهندسان هستند که از معروف ترین آن ها می توان به ترتیب به نرم افزارهای plaxis و flac اشاره کرد . این نرم افزارها قابلیت های گسترده ای دارند و نتایج مناسبی در تحلیل مسائل ژئوتکنیکی ارائه می دهند . حال سوال این است که روش های تجربی تا چه حد دقت روش های عددی ذکر شده را دارا می باشند . برای این منظور در این تحقیق مقایسه ای بین نرم افزار allpile که بر اساس روابط تجربی عمل می کند و نرم افزار plaxis 3d که بر اساس روش اجزاء محدود می باشد انجام شده است . در این تحقیق ابتدا تاثیری که فاصله شمع ها در گروه بر روی رفتار آن ها دارد در نرم افزار plaxis 3d در 6 نوع خاک مختلف بررسی شده است و سپس نتایج به دست آمده را با نتایج حاصل از نرم افزار allpile مقایسه نمودیده ایم . سپس تاثیر تغییرات مدول الاستیک و نسبت l/d بر ظرفیت باربری گروه شمع و همچنین تاثیر آن بر بازده گروه بررسی شده است .