نام پژوهشگر: فراس حسینو
فراس حسینو فرهاد رحمانی نیا
چکیده مقدمه و هدف: نیمرخ فیزیولوژیک، شرایط آمادگی عمومی و اختصاصی بازیکنان یک تیم فوتبال را مشخص می کند و عواملی چون شیوه های تمرین، حجم تمرینات، مرحله و دوره مسابقات و دیگر موارد مشابه را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی مسطح و دو گانه بر شاخص های فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی بازیکنان جوان فوتبال بود. روش شناسی: برای این منظور، 39 فوتبالیست عضو لیگ برتر سوریه به صورت تصادفی انتخاب شده و در 3 گروه کنترل (13=n، سن 6/0±76/17 سال، وزن:4±9/71 کیلوگرم، قد: 5±2/176 سانتی متر، vo2max: 4/1±7/40 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه)، تمرین مقاومتی با الگوی هرمی مسطح (13=n، سن 73/0±16/18 سال، وزن: 3/7±8/73 کیلوگرم، قد: 8/5±1/176 سانتی متر، vo2max: 6/3±3/42 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) و تمرین مقاومتی با الگوی هرمی دوگانه (13=n، سن 63/0±46/17 سال، وزن: 6±9/71 کیلوگرم، قد: 7/6±1/176سانتی متر، vo2max: 2±2/41 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) قرار گرفتند. وزن، درصد چربی بدن، شاخص توده بدنی (bmi)،قدرت عضلانی، سطح مقطع عرضی ران، رکورد آزمون های دوی 4×9 متر،دوی سرعت بی هوازی (rast)، پرش عمودی، شنای سوئدی، نشستن و خم شدن به جلو، بازکردن تنه، درازونشست، کشش بارفیکس و بالک در قبل و بعد از 8 هفته تمرینات اندازه گیری شد. آزمودنی های گروه های هرمی مسطح و هرمی دوگانه علاوه بر تمرینات عادی روزانه لیگ به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه در برنامه تمرین مقاومتی شرکت کردند. آزمونی های گروه کنترل هم تمرین عادی روزانه لیگ را انجام می دادند. از آزمون آماری t همبسته برای بررسی اثر هر یک از تمرینات مقاومتی بر متغیرهای مورد مطالعه و از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی و سطح معنی داری (05/0p<) به منظور مقایسه بین سه گروه استفاده شد. یافته ها: نتایج افزایش معنی داری را در توان هوازی هر سه گروه پس از 8 هفته تمرین نشان داد (05/0p<)، اما تفاوت معنی دار بین سه گروه مشاهده نشد. توان بی هوازی با اسید لاکتیک در دو گروه هرمی مسطح و هرمی دوگانه به طور معنی دار نسبت به پیش آزمون افزایش نشان داد (05/0p<). همچنین، درصد افزایش توان در گروه هرمی مسطح به ترتیب 05/17 %و66/31 % بیشتر از گروه هرمی دوگانه و کنترل بود (05/0p<). میانگین تغییرات توان بی هوازی بی اسید لاکتیک در دو گروهای هرمی مسطح و هرمی دوگانه به طور معنی داری نسبت به پیش آزمون افزایش نشان داده (05/0p<) و افزایش معنی داری در این شاخص در دوگروه هرمی مسطح و هرمی دوگانه نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0p<). قدرت عضلانی درهر دو گروه هرمی مسطح و هرمی دوگانه،به طور معنی داری افزایش یافت (001/0p<) همچنین تفاوت معنی داری بین این دو گروه با گروه کنترل مشاهده شد (001/0p<). تمرینات مقاومتی تغییرات معنی داری در شاخص های ترکیب بدنی (شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، دور شکم، دور باسن و دور سینه)آزمودنی ها ایجاد نکرد. میانگین رکورد شاخص های استقامت عضلانی (کشش بارفیکس، درازو نشست، شنای سوئدی)، چابکی و حجم عضلات (قطر بازو، محیط بازو، سطح مقطع بازو، سطح مقطع چهار سر ران، سطح مقطع همسترینگ، سطح مقطع ران) پس از تمرینات هرمی مسطح و هرمی دوگانه تغییرات معنی داری داشت (001/0p<). اگرچه میانگین شاخص های انعطاف پذیری (میزان خم و راست کردن تنه) پس از تمرینات هرمی مسطح تغییرات معنی داری داشت (05/0p<)، اما بعد از تمرینات هرمی دوگانه تغییرات معنی داری نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که تمرین مقاومتی در بهبود توان هوازی برتری خاصی نسبت به تمرینات عادی فوتبال ندارد، اما تمرین مقاومتی بدون توجه به الگوی باردهی مورد استفاده در این پژوهش در بهبود توان بی-هوازی موثرتر از تمرینات عادی فوتبال است. همچنین، تمرینات هرمی دوگانه و مسطح در دستکاری قدرت و یا حجم عضلانی مزیتی نسبت به هم ندارند و این امر نظریه های موجود مبنی بر برتری تمرینات هرمی دو گانه برای کسب قدرت و حجم عضلانی بیشتر در ورزشکاران را به چالش می کشد. واژه گان کلیدی: تمرین مقاومتی، توان هوازی، توان بی هوازی، حجم عضله، استقامت عضلانی، بازیکنان جوان فوتبال