نام پژوهشگر: احسان ایزدی
احسان ایزدی رضا ضیایی موید
افزایش جمعیت خصوصا در چند دهه اخیر و تراکم فزاینده در مناطق شهری از یک سو، و نیاز به دسترسی سریع به مناطق مختلف و سفر های درون شهری از سوی دیگر، مهندسان را ناگزیر به استفاده از فضا های زیر زمینی شهری ساخته است. بدیهی است که ساخت اینگونه فضا های زیر زمینی مخاطراتی را برای سازه های سطحی و زیر سطحی در بر خواهد داشت. که نادیده گرفتن آن می تواند خسارات جبران ناپذیر مالی و جانی را به بار آورد. تونلهایی که به منظور تسهیل و تسریع در حمل و نقل در نواحی شهری احداث می شوند، در اکثر موارد، از زیر ساختمان ها با کاربری مختلف شهری عبور مینمایند. حفاری این تونل ها سبب به وجود آمدن نشست هایی در سطح زمین می گردد که ممکن است به ساختمان های سطحی آسیب جدی وارد کند و آنها را از سرویس دهی خارج نماید. از آنجایی که قسمت قابل توجهی از این نشست ها در خلال فاز حفاری رخ میدهد، بسیار مهم است که روش های حفاری به نحوی موثر اصلاح و بهینه شوند تا نشست های سطحی و نتیجتا آسیب به سازه های سطحی به حداقل مقدار خود برسد. هدف از انجام این کار تحقیقی، بررسی تکنیک های متداول حفاری در حفاری تونل به روش جدید اتریشی – که خود روشی منشعب شده از روش های سنتی و دستی حفاری تونل می باشد- است. از آنجایی که روش جدید اتریشی، روشی است که در طول پروژه های متعدد مهندسی در اروپا تکمیل شده است، مبنایی تجربی دارد. لذا مطالعات پژوهشی کمی بر روی تکنیک های حفاری آن صورت گرفته است. گزینه ی مورد مطالعه ساختگاه تونل متروی شهر سئول در کره ی جنوبی انتخاب شد. در این پایان نامه سعی شده است که تکنیک های متفاوت حفاری در روش جدید اتریشی به نحوی موثر بهینه شوند تا کمترین نشست ها و تغییر مکان ها و به عبارت بهتر کمترین دستخوردگی ها از حیث میدان تنش های حاکم بر پیرامون تونل حاصل شود. جهت انجام این تحقیقات از مدلسازی های عددی به کمک روش اجزای محدود در حالت سه بعدی استفاده شد. در پایان نیز موثر ترین روش ها با الگوی حفاری بهینه شده ارائه شدند.
احسان ایزدی رسول امیرفتاحی
یکی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جوامع بشری سکته ی قلبی است که عوامل مختلفی در وقوع آن نقش دارند. لذا نیاز روز افزون برای مقابله با آن احساس می گردد. دو آریتمی تاکی کاردی و فیبریلاسیون بطنی بسیار خطرناک هستند و در صورت وقوع می توانند منجر به صدمات جدی و حتی در مواقعی به دلیل نارسایی خون و اکسیژن به مغز، ایست قلبی و فوت بیمار شوند. تنها عملکرد موثر برای مقابله با این دو آریتمی و جلوگیری از وقوع ایست قلبی، اعمال شوک الکتریکی به قلب در کمترین زمان ممکن است که عمدتاْ به صورت خارجی می باشد. دستگاه الکتروشوک خودکار می تواند در کمترین زمان ممکن و با دقت بالا، وقوع این دو آریتمی را تشخیص دهد و با اعمال یک شوک الکتریکی به قلب بیمار، او را از این وضعیت خطرناک خارج سازد. تاکنون الگوریتم های متعددی در زمینه تشخیص دو آریتمی تاکی کاردی و فیبریلاسیون بطنی در حوزه ی زمان و فرکانس ارائه شده است. در این پایان نامه یک الگوریتم جدید در حوزه ی زمان طراحی شده است تا بتواند این دو آریتمی را به صورت بلادرنگ تشخیص دهد. برای تشخیص دو آریتمی ذکر شده، ابتدا ویژگی هایی از قبیل ضربان قلب، پهنای پالس ها، ریتم شکل موج ها و میانگین دامنه از سیگنال فعالیت الکتریکی قلب استخراج می شود. پس از استخراج ویژگی ها، مطابق با آستانه ها و روابط ریاضی که تعریف شده است، به تفکیک آریتمی ها در دو گروه vf و novf می پردازیم. به منظور ارزیابی الگوریتم از پایگاه داده های پزشکی mit-bih malignant ، cu ، mit-bih استفاده شد