نام پژوهشگر: شیرین موسی پور بردسیری
شیرین موسی پور بردسیری مسعود شریفی فر
بسیاری بر این تصورند که ترجمه ی متون ادبی بسیار چالش برانگیز و سخت است. از دید بسیاری از مترجمان، ترجمه ی ادبی مسئولیتی بسیار سنگین است زیرا این نوع متون دارای ظرافت هایی از حیث محتوا و زیبایی شناختی هستند. بنابراین، پیدا کردن معادل در زمینه ی ترجمه ادبی دارای اهمیت بسیاری است. اولین هدف از انجام این مطالعه این بوده است که معادل های مختلف کولر در دو نسخه ی ترجمه ی گلستان سعدی یافت و میزان استفاده از هر کدام از آن ها در دو نسخه مشخص شود. در این تحقیق و بررسی، یک فصل از گلستان انتخاب شد و بر اساس معادل های کولر که شامل اصلی، ضمنی، متن-هنجاری، کاربردی و صوری بررسی شد. منظور از معادل اصلی، معادل مستقیم یک کلمه و همینطور مفهوم خارج متنی یک کلمه است. منظور از معادل ضمنی، انتخاب های مختلفی است که ما می توانیم بین دو یا چند کلمه ی مترادف داشته باشیم که به این مورد معادل سبکی نیز گفته می شود زیرا بر اساس سبک نویسنده ی متن مبدا می توان انتخاب ها یمختلفی داشت. منطور از معادل متن-هنجاری، انتخاب کلمات متفاوت در متن های مختلف و بر اساس نوع متن است. منطور از معادل کاربردی، معادلی است که ما در ترجمه ی متونی انتخاب می کنیم که در آن ها سعی بر تاثیرگذاری بر خواننده است و در نهایت، منظور از معادل صوری، معادلی است که بسیار به زیبایی شناختی و فرم متن مبدا توجه می کند. نتایجی که به دست آمد از این قرار بود که در ترجمه ای که ایستویک ارائه داده است، میزان استفاده از معادل های مذکور به ترتیب صوری، متن-هنجاری، اصلی، کاربردی و ضمنی اما در ترجمه ای که رهاتسک ارائه داده است، کاربرد معادل ها به ترتیب اصلی، متن-هنجاری، صوری، ضمنی و کاربردی است. هدف دیگراز انجام این مطالعه، بررسی انتقال کاربرد نسخه ی اصلی این اثر در دو نسخه ی ترجمه بوده است. منطور از انتقال کاربرد این است که آیا مترجمین سعی بر این داشته اند که کاربرد متن مبدا را به مقصد منتقل کنند یا اینکه کاربرد آن را تغییر داده اند، آیا آن ها سعی بر این داشته اند که متن را برای خواننده ی زبان مقصد به گونه ای ترجمه کنند که قابل فهم باشد یا خیر. در بررسی که انجام شد، این نتیجه به دست آمد که ایستویک کاربرد متن اصلی را به درستی به متن مبدأ انتقال داده است در حالی که این مورد در ترجمه ی رهاتسک وجود ندارد زیرا وی در ترجمه ی خود ازمعادل صوری به میزان قابل توجهی استفاده نکرده و سبک نویسنده ی اصلی را تغییر داده است. این دو نسخه به غیر از تفاوت های مذکور، تفاوت دیگری نیز دارند. اگرچه ایستویک کاربرد متن اصلی را به متن مقصد انتقال داده است، اما چون وی سعی بر این داشته که خود را بسیاربه متن مبدا نزدیک کند، نتوانسته است بسیاری از مفاهیم سعدی را ترجمه کند و بنابراین آن ها را حذف کرده است که این مورد نمی تواند قابل قبول باشد زیرا حذف، آخرین استراتژی در ترجمه است. نکته ی قابل ذکر دیگر این است که معادل های کولر به منظور بررسی معادل به صورت کلی بسیار حائز اهمیت است زیرا وی با ارائه ی معادل های مذکور، تمامی جنبه های آثار و متون مختلف را مورد توجه قرار داده است که البته این معادل ها را می توان در بررسی انواع آثار ادبی و غیر ادبی نیز به کار برد.