نام پژوهشگر: علی شمسی ماجلان
علی شمسی ماجلان فرهاد رحمانی نیا
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت متغیرهای سینتیکی (با استفاده از صفحه نیرو) و سینماتیکی (با استفاده از دستگاه آنالیز حرکت) مرتبط با عملکرد شوت روی پا بین فوتبالیست های با زانوی پرانتزی و زانوی طبیعی بود. نمونه پژوهش حاضر 9 فوتبالیست با زانوی پرانتزی (سن: 3/3 ± 9/24 سال، قد: 06/0 ± 78/1 متر، وزن: 4/6 ± 9/69 کیلو گرم، زاویه تیبیوفمورال راست: 3/1 ± 5/0- درجه، زاویه تیبیوفمورال چپ: 2/1 ± 7/0- درجه) و 9 فوتبالیست با زانوی طبیعی (6/5 ± 4/25 سال، قد: 07/0 ± 78/1 متر، وزن: 1/7 ± 2/72 کیلوگرم، زاویه تیبیوفمورال راست: 1/2 ± 2/7 درجه، زاویه تیبیوفمورال چپ: 8/1 ± 8/7 درجه) بودند که درمسابقات لیگ برتر استان گیلان (فصل 90-89) شرکت داشتند. آزمودنی در دو زاویه دورخیز دلخواه و 45 درجه جمعاً 8 شوت به سوی هدف 60×60 سانتی متری، در فاصله 7 متری در سمت راست دروازه فرضی اجرا کرد. متغیرهای سینتیکی با استفاده از صفحه نیرو، متغیرهای سینماتیکی با استفاده از دستگاه آنالیز حرکت، سرعت و دقت شوت با استفاده از دو دوربین دیجیتال سرعت بالا و قدرت عضلات با استفاده از نیروسنج دستی اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد که در شوت های با زاویه دورخیز دلخواه، زاویه اداکشن زانوی گروه زانوی پرانتزی بزرگتر از گروه با زانوی طبیعی بود، اما این تفاوت معنی دار نبود. در حالی که در زاویه دورخیز 45 درجه، این زاویه در گروه زانو پرانتزی (1/10 ± 2/20 درجه) به طور معنی داری بزرگتر از گروه با زانوی طبیعی (3/7 ± 1/10 درجه) بود (05/0 › p). زاویه زانو در دو سطح ساجیتال و هوریزنتال و زاویه مچ پا در هیچ یک از سطوح تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان نداد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که در هر دو زاویه دورخیز دلخواه و 45 درجه تفاوت معنی داری در حداکثر سرعت زاویه ای ران و زانوی پای ضربه وجود ندارد. تفاوت حداکثر نیروی عکس العمل زمین نرمال شده و به وزن بدن در هر دو زاویه دورخیز دلخواه (گروه زانو پرانتزی: 1/1 ± 2/6- ، گروه زانو طبیعی: 7/0 ± 1/5- نیوتن بر کیلوگرم) و 45 درجه (گروه زانو پرانتزی: 2/1 ± 6/6- ، گروه زانو طبیعی: 1 ± 5- نیوتن بر کیلوگرم)، در محور داخلی – خارجی (y) به لحاظ آماری معنی دار بود (05/0 › p)؛ البته تفاوت این متغیر در دو محور قدامی- خلفی و عمودی بین دو گروه معنی دار نبود. همچنین در هر دو زاویه دورخیز دلخواه و 45 درجه تفاوت معنی داری در سرعت توپ مشاهده نشد، اما در زاویه 45 درجه شوت آزمودنی های زانو پرانتزی (9/12 ± 5/30 سانتی متر) به طور معنی داری دقیق تر از آزمودنی های زانو طبیعی (7/21 ± 5/49 سانتی متر) بود (05/0 › p). نسبت قدرت عضلات فلکسور به اکستنسور ران در گروه زانو پرانتزی (1/0 ± 1) به طور معنی داری بالاتر از گروه با زانوی طبیعی(2/0 ± 8/0) بود (05/0 › p). با این حال در نسبت قدرت عضلات آداکتور به آبداکتور ران و اکستنسور به فلکسور زانو میان فوتبالیست های با زانوی پرانتزی و زانوی طبیعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معنی داری بین قدرت نسبی عضلات اکستنسور به فلکسور زانو و سرعت شوت فوتبالیست های زانو پرانتزی و طبیعی در زاویه دورخیز دلخواه وجود دارد (05/0 › p)، با این حال این ارتباط در مورد نسبت قدرت عضلات آداکتور به آبداکتور ران و فلکسور به اکستنسور ران معنی دار نبود. همچنین رابطه معنی داری بین قدرت نسبی عضلات فلکسور به اکستنسور ران و دقت شوت فوتبالیست های زانو پرانتزی مشاهده شد. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که در اجرای شوت به سمت راست دروازه، بویژه با زاویه دورخیز 45 درجه نسبت به زاویه دلخواه، بازیکنان زانو پرانتزی شوت های دقیق تری نسبت به گروه با زانوی طبیعی دارند که می تواند ناشی بزرگتر بودن زاویه اداکشن زانو، بیشتر بودن نیروی عکس العمل زمین در محور داخلی – خارجی و تا اندازه ای بالاتر بودن نسبت قدرت عضلات اداکتور به ابداکتور ران در این گروه نسبت به گروه زانو طبیعی باشد. از طرفی در تائید نتایج مطالعات قبلی نشان داده شد که رابطه معنی داری بین سرعت توپ و نسبت قدرت عضلات اکستنسور به فلکسور زانو وجود دارد اما تفاوت این نسبت دردو گروه معنی دار نبود که می تواند دلیل اصلی مشاهده نشدن تفاوت معنی دار سرعت توپ در دو گروه باشد. همچنین سرعت توپ تا اندازه زیادی وابسته به سرعت زاویه ای اکستنشن زانو می باشد که این متغیر نیز در دوگروه تفاوت معنی داری را نشان نداد.
مریم یحیایی راد علی اصغر نورسته
کنترل قامت نقش مهمی در اجرای ورزشی و جلوگیری از آسیب دارد. هدف از این مطالعه بررسی تعادل پویا در افراد با راستای مختلف زانو در شرایط پرش و فرود روی پای غالب بود. 33 زن ورزشکارسالم بر اساس راستای زانو در یکی از سه گروه، زانوی راستای طبیعی، 16نفر (سن 73/0±44/23 سال، قد 15/6 ±80/165 سانتی متر، وزن 94/6±78/62 کیلوگرم و زاویه درشت نی رانی58/0±98/4)، زانوی پرانتزی،10نفر (سن 25/1±30/23 سال ، قد 11/5±10/164 سانتی متر، وزن 01/5± 58/56 کیلوگرم و زاویه درشت نی رانی (70/0 ± 83/0-) و زانوی ضربدری، 7 نفر (سن 98/0±42/23 سال، قد 41/5± 29/166، وزن 24/5 ±80/62 سانتی متر و زاویه درشت نی رانی57/0± 40/10) قرار گرفتند. برای ارزیابی راستای زانو در صفحه تاجی از یک گونیامتر یونیورسال استفاده شد. شاخص ثبات قامت پویا با دو وظیفه پرش از پهلو و پرش رو به جلو بر روی صفحه نیرو ارزیابی شد. اختلاف معناداری بین گروهها در پرش رو به جلو دیده نشد و در گروه زانوی پرانتزی نسبت به گروه شاهد در پرش از پهلو اختلاف معناداری مشاهده شد(p 0.05). مقایسه بین دو گروه زانوی پرانتزی و ضربدری در پرش رو به جلو اختلاف معناداری را نشان نداد در حالیکه در پرش از پهلو اختلاف معنادار بود(p 0.05). نتایج نشان داد که زانوی پرانتزی ممکن است موجب کاهش تعادل پویا شود. به نظر می رسد که برنامه های تمرینی تعادلی همانند پرش از پهلو برای ورزشکاران با راستای زانو پرانتزی مفید باشد.
سارا امامی علی اصغر نورسته
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت متغیرهای سینتیکی (با استفاده از صفحه نیرو) وسینماتیکی (با استفاده از دستگاه آنالیز حرکت) مرتبط با راه رفتن و دویدن در زنان میانسال با زانوی پرانتزی و زانوی طبیعی بود. نمونه پژوهش حاضر 8 آزمودنی با زانوی پرانتزی (سن: 74/12 ± 12/45 سال، قد: 26/5± 62/160 سانتی متر، وزن: 38/16± 75/71 کیلو گرم، زاویه تیبیوفمورال راست: 9/3 ± 4- درجه، زاویه تیبیوفمورال چپ: 6/4 ± 1/5- درجه) و 7 آزمودنی با زانوی طبیعی (32/11± 71/40 سال، قد: 01/5 ± 85/157 سانتی متر، وزن: 00/14± 71/71 کیلوگرم، زاویه تیبیوفمورال راست: 1/2 ± 2/7 درجه، زاویه تیبیوفمورال چپ: 8/1 ± 8/7 درجه) بودند. در مطالعه حاضر زاویه زانو در سطح فرونتال بر اساس محورهای آناتومیکی ران و درشت نی و با استفاده از گونیامتر اندازه گیری و تحت عنوان زاویه تیبیوفمورال ثبت شد. آزمودنی ها در این پژوهش با دو سرعت راه رفتند. سرعت ترجیحی و 120% سرعت ترجیحی و با سرعت معمولی، به صورت جاگینگ دویدند. در این مطالعه سه متغیر نیروی عکس العمل زمین، زاویه و سرعت زاویه ای مفصل زانو اندازه گیری شدند. . برای بررسی تفاوت آماری از آزمون t مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری در سطح معنی داری 05/0 > p انجام گرفت. یافته ها نشان داد در راه رفتن با سرعت ترجیحی نیروی عکس العمل زمین در سطح داخلی – خارجی و عمودی درگروه با زانوی طبیعی و پرانتزی تفاوت معنی دار وجود نداشت، اما در سطح قدامی – خلفی در گروه با زانوی طبیعی به طور معنی داری بالاتر ازگروه زانو پرانتزی بود. در 120% سرعت ترجیحی، در نیروی عکس العمل زمین در سطح داخلی – خارجی بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد اما در دو سطح قدامی – خلفی و عمودی به طور معنی داری در گروه با زانوی طبیعی بیشتر از گروه زانو پرانتزی بود. نتایج آزمون t در مورد نیروی عکس العمل زمین هنگام دویدن نیز مشابه با راه رفتن با 120% سرعت ترجیحی بود. تفاوت زاویه مفصل زانو در سه وضعیت، در لحظه جدا شدن پا از زمین و هنگام تماس پاشنه پا با زمین در دو سطح فرونتال و ساجیتال مورد بررسی قرار گرفت که فقط زاویه سطح فرونتال زانو در لحظه جدا شدن پا از زمین، هنگام دویدن تفاوت معنی داری را نشان داد. همچنین سرعت زاویه ای زانو در سطح ساجیتال هنگام فاز نوسان در هر سه وضعیت تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان نداد. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت تاثیرات عارضه زانوی پرانتزی در فعالیتهای دینامیکی مانند راه رفتن و دویدن بیشتر مربوط به متغیرهای کینتیکی مانند نیروی عکس العمل زمین می باشد و این تاثیرات منحصر به سطح فرونتال نیست به طوریکه میزان این متغیر در راستای عمودی و قدامی – خلفی در گروه زانو پرانتزی به طور معنی داری کمتر از گروه با زانوی طبیعی بود. واژگان کلیدی: زنان میانسال، زانوی پرانتزی، سینتیک، سینماتیک، راه رفتن، و دویدن
مصطفی باباخانی علی شمسی ماجلان
هدف از پژوهش حاضر، ارتباط راستای سر و گردن با قدرت بینایی، شنوایی و برخی ابعاد آنتروپومتریکی بود. جامعه آماری این پژوهش کودکان 12-6 ساله با اختلالات حسی بودند. 30 کودک کم بینا (سن: 1/1 ± 57/8، قد: 32/7 ± 57/128، وزن: 7/7 ± 7/28، شاخص توده بدن: 13/3±13/17) و30 کودک کم شنوا (سن: 85/0 ± 4/9، قد: 2/8 ± 53/135، وزن: 9/7 ± 8/31، شاخص توده بدن: 3±17) و 30 کودک سالم(سن: 1/1 ± 57/8، قد: 4/8 ± 6/130، وزن: 92/6 ± 29، شاخص توده بدن: 9/2±63/16) نیز به صورت غیر تصادفی هدف دار از جامعه در دسترس انتخاب شدند. جهت ارزیابی ناهنجاری های سر به جلو و کج گردنی، از عکس برداری نمای جانبی و قدامی ناحیه سر و گردن توسط دوربین دیجیتال استفاده شد. همچنین متغیرهای آنتروپومتریکی( محیط سر، محیط گردن، طول گردن، عرض گردن، عرض شانه ها، محیط قفسه سینه، عرض قفسه سینه، طول آخرمی-تراگوسی و قد نشسته) با استفاده از متر نواری، کولیس و خط کش منعطف ارزیابی شدند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه(anova) و آزمون تعقیبی شفه در سطح معناداری (05/0 p<)صورت گرفت. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین ابعاد آنتروپومتریکی با ناهنجاری های وضعیتی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج آماری نشان داد که زاویه سر به جلو کم بینایان کمتر از گروه کم شنوایان و سالم(004/0p=) و زاویه فلکشن جانبی سر کم شنوایان بیشتر از سایر گروه ها بود(001/0p=). به نحوی که زاویه سر به جلو در کم بینایان و زاویه فلکشن جانبی سر در کم شنوایان بیشتر از سایر گروه ها بود. بین میزان طول گردن، محیط قفسه سینه، قد نشسته، طول آخرمی- تراگوسی، عرض شانه ها وعرض قفسه سینه تفاوت معناداری مشاهده شد که این میزان برای گروه کم بینا کمتر از دیگر گروه ها بود. همچنین در زمینه ارتباط ابعاد آنتروپومتریکی با ناهنجاری های وضعیتی مشاهده شد که بین محیط سر، طول گردن، طول آخرمی-تراگوسی و قد نشسته با ناهنجاری سر به جلو رابطه معناداری وجود دارد (05/0 p<). ولی بین دیگر عوامل آنتروپومتریک با متغیرهای سر به جلو و کج گردنی ارتباط معناداری مشاهده نشد. با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت که راستای سر و گردن کودکان می تواند تحت تأثیر اختلالات بینایی و شنوایی قرارگرفته و این راستا با برخی ابعاد آنتروپومتریکی رابطه معناداری دارد.
عماد شکوهی علی اصغر نورسته
آسیب اسپرین مفصل مچ پا اغلب در حرکات رو به جلو، پرش- فرود یا مانورهای برشی اتفاق می¬افتد. در میان آسیب-های لیگامنتی مچ، اسپرین خارج مچ پا از شایع¬ترین انواع آن می¬باشد، که اینورژن بیش از حد مچ به خصوص زمانی که مچ در وضعیت پلانتار فلکشن است از علت¬های اصلی آن می¬باشد. هدف از این پژوهش مقایسه برخی از متغیرهای کینتیکی فوتبالیست¬های با و بدون آسیب¬دیدگی مزمن مچ پا در حرکات برشی و آزمون عملکردی پرش- فرود. 28 فوتبالیست شامل 14 فرد با بی¬ثباتی مزمن مچ پا (سن 22/2 ± 21/22 سال، قد 23/6 ± 43/177 سانتی¬متر، وزن 63/6 ± 61/67 کیلوگرم) و 14 فرد سالم (سن 34/1 ± 57/21 سال، قد 79/4±57/176 سانتی¬متر، وزن 96/6 ±05/65 کیلوگرم) در پژوهش شرکت کردند. افراد فعالیت پرش- فرود و همچنین آزمون حرکت برشی را انجام دادند. متغیرهای نیروی عکس¬العمل زمین، زمان رسیدن به پایداری، مرکز فشار و زمان رسیدن به اوج نیرو در پرش- فرود و حرکت برشی با استفاده از دستگاه فورس پلیت اندازه¬گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل عملکرد گروه سالم با گروه بی¬ثباتی مچ پا از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج در سطح معناداری 05/0 ?p نشان داد که بین بازیکنان فوتبال با و بدون بی ثباتی مزمن مچ پا تنها در متغیر تی تی اس در جهت عمودی تفاوت معناداری وجود داشت و در سایر متغیرها تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت. بر این اساس به نظر می¬رسد که ممکن است تمرینات سخت و پر فشار و مداوم ورزش فوتبال باعث تقویت عضلات شده و می¬توانند نقش مهمی در نگهداری لیگامنت¬ها و ساختار مفاصلی داشته باشد. این موضوع می¬تواند در بی¬ثباتی مچ پا و ساختارهای مچ پا نقش داشته باشد و بازیکنانی که دچار بی¬ثباتی مزمن مچ هستند می¬توانند الگوهای مختلف حرکتی نظیر حرکات برشی را با تفاوت¬های اندک و محدود از افراد سالم انجام دهند.
امین پارسا علی شمسی ماجلان
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر پروتکل ویژه خستگی فوتبال(saft90) بر برخی از متغیرهای بیومکانیکی فوتبالیست های حرفه ای با سابقه بازسازی لیگامان متقاطع قدامی بود. 12 فوتبالیست حرفه ای سالم (میانگین و انحراف استاندارد: سن 05/2 ± 42/21 سال، قد 03/5 ± 91/174 سانتی متر، وزن 27/5 ± 7/70 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 33/1 ± 12/23 کیلوگرم برمترمربع) و 10 فوتبالیست لیگامان متقاطع قدامی بازسازی کرده (میانگین و انحراف استاندارد: سن 28/3 ± 90/21 سال، قد 49/5 ± 8/175 سانتی متر، وزن 49/5 ± 4/71 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 09/1 ± 1/23 کیلوگرم برمترمربع) در این پژوهش شرکت کردند. افراد فعالیت پرش- فرود را قبل، وسط و بعد از اجرای پروتکل ویژه خستگی فوتبال انجام دادند. نیروی عکس العمل زمین، نرخ بارگزاری و تغییرات مرکز فشار با استفاده از دستگاه صفحه نیروسنج اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و t مستقل استفاده شد (05/0?p). یافته های تحقیق تفاوت معنی داری در نیروی عکس العمل زمین قبل و بعد از پروتکل خستگی در راستای عمود در گروه سالم و راستای قدامی-خافی و عمود در گروه لیگامان متقاطع قدامی بازسازی کرده نشان داد (05/0?p). همچنین نیروی عکس العمل زمین در راستای داخلی-خارجی بین دو گروه سالم و لیگامان متقاطع قدامی بازسازی کرده تفاوت معناداری داشت (05/0?p). تفاوت معناداری در نرخ بارگزاری قبل و بعد از پروتکل خستگی در هر دو گروه مشاهده شد اما بین دوگروه تفاوت معنادار نبود (05/0?p). تفاوت معناداری در تغییرات مرکز فشار قبل و بعد از خستگی در گروه سالم در راستای داخلی-خارجی و قدامی-خلفی مشاهده شد اما در گروه لیگامان متقاطع قدامی بازسازی کرده فقط در راستای قدامی-خلفی تفاوت معنادار بود (05/0?p). همچنین تغییرات مرکز فشار در راستای قدامی-خلفی در دو گروه سالم و لیگامان متقاطع قدامی بازسازی کرده معنادار بود (05/0?p). پس از فعالیت 90 دقیقه ای شبیه سازی شده در فوتبال به نظر می رسد توانایی فرد در کنترل نیروهایی وارد شده هنگام فرود کاهش می یابد. این موضوع می تواند ناشی از بروز خستگی در عضلات اندام تحتانی به خصوص عضلات چهار سر ران باشد که بیشترین نقش را در جذب نیروها هنگام فرود دارند و همین امر می تواند باعث فشار بر سایر بافت ها و افزایش خطر بروز آسیب، از جمله آسیب لیگامان متقاطع قدامی غیر برخوردی، در انتهای زمان یک مسابقه 90 دقیقه ای فوتبال شود. عمدتأ خستگی در نیمه دوم پروتکل بر متغیرها تاثیر بیشتری نسبت به نیمه اول داشته است. همینطور خستگی بر نیروی عکس العمل زمین و مرکز فشار در صفحه ساجیتال بین دو گروه لیگامان متقاطع قدامی بازسازی کرده و سالم تاثیر متفاوتی داشت که این عامل می تواند احتمال آسیب مجدد در فوتبالیست های لیگامان متقاطع قدامی بازسازی کرده تا 10 ماه پس از جراحی را افزایش دهد.