نام پژوهشگر: مجتبی پردل
مجتبی پردل شهلا شریفی
دیوان حافظ را از زوایای گوناگونی مورد بحث و بررسی قرار داده اند از ویژگی های فنی و هنری آن گرفته تا تعبیر و تفسیر ابیات و نیز دستیابی به شیوه کلی نگاه او به عالم و آدم. در حوزه تعبیر و تفسیر شعر و اندیشه حافظ حافظ شناسی معاصر دفترهایی پربرگ و انبوه با اسلوبهای فکری متفاوت پدید آورده است به گونه ای که میتوان گفت در میان تمامی شاعران و متفکران گذشته ایران زمین کسی چون حافظ چنین توجهی را به خود جلب نکرده است. پژوهش حاضر میکوشد تا با مبنا قرار دادن چارچوب نظری مشخصی در علوم انسانی جدید از زاویه تازه ای به شعر و اندیشه حافظ تقرب پیدا کند. چارچوب نظری مزبور به کار لاکلائو و موف در حوزه فلسفه سیاسی اجتماعی برمیگردد که به نظریه گفتمان لاکلائو و موف موسوم میباشد.مطابق این نظریه در سطح اجتماع نظامهای نشانه ای گوناگونی وجود دارند که هر کدام سعی میکنند نحوه نگرش خود را غالب سازند. این مهم از برجسته سازی گفتمان خودی و حاشیه رانی گفتمان های رقیب حاصل میشود. بر اساس ابزارهای نظری این نظریه میتوان به دیوان حافظ چونان عرصه تقابل دو گفتمان رندی و گفتمان زهد نگریست که طی آن گفتمان رندی می کوشد از طریق ابزارهای زبانی مترتب بر گزینش واژگانی، طنز و استهزا گفتمان زهد را به حاشیه رانده از آن ساخت شکنی کند.