نام پژوهشگر: اصغر خوشه چرخ
اصغر خوشه چرخ غلامرضا پیروز
nostaligia واژه ی فرانسوی که از دو سازه ی یونانی nostos= بازگشت و alogia= درد و رنج تشکیل شده که معنی لغوی آن بازگشت درد و رنج می باشد؛ حاصل معنی این اصطلاح را با توجه به معنای متنوّع آن در فرهنگ علوم انسانی «غمِ غربت، حسرت دلتنگی به گذشته و اشتیاق مفرط برای بازگشت به گذشته، احساس حسرت و دلتنگی برای وطن و...» دانسته اند. این حس از لحاظ روانشناختی نتیجه ی یادآوری ذهنی یا آرمان پنداری اشخاص می باشد که بنا به دلایل و زاد مان های گوناگون -دوری از وطن، مهاجرت، ناکامی در زندگی شخصی، سوگ از دست رفتن دوستان، از دست رفتن موقعیّت طلایی، کهولت پذیری و....) در فرد پدید می آید که ناخودآگاه و از حوزه ی اختیار فرد خارج است و در مولفه های گوناگون در شخصیت و زبان فرد به ظهور می رسد. این حس ایجاد شده ی درون فرد بر مبنای خاستگاه های گوناگون قابل تقسیم بندی است. از آن جایی که ادبیات تجلّی گاه عواطف و احساسات پاک انسانی است این حس ناخوداگاه در متون ادبی ما جلوه ای خاص دارد و در بعضی از متون ادبی بنا به دلایلی نمود بارز تری پیدا می کند. نقد روانشناختی در حوزه ی ادبیات، بررسی این حس در آثار شاعران و نویسندگان را بر عهده دارد. قیصر امین پور و سهراب سپهری از نظر سبک فکری و جهان ذهنی دارای نقاط اشتراکی هستند که می توان حس نوستالژیکی را در آثار ایشان به صورت تطبیقی مورد تحلیل و بررسی قرار داد. «غم غُربت، دوران کودکی، رنجیدگی از نفی ارزش ها» از برجسته ترین مبانی ایجاد در آثار سپهری و « نزول ارزش انسانیّت، خاطرات دوران کودکی، دوری از وطن، خاطرات جبهه و جنگ، انتظار» از برجسته ترین مبانی ایجاد در آثار امین پور می باشد. «طبیعت ستایی،احساس تنهایی، مرگ اندیشی، نقاشی، هنر شاعری» از برجسته ترین مولفه ی ظهور در آثار سپهری و «روی آوری به اساطیر ملّی و مذهبی، مرگ اندیشی، احساس تنهایی، روی آوری به هنر» از برجسته ترین مولفه ی ظهور در آثار امین پور می باشد. در بررسی و تطبیق این مولفه ها می توان به نکات زیر اشاره کرد: الف) شگرد بازگشت به گذشته در اشعار امین پور غالباً به صورت «خاطره ی شخصیت» است و دارای یک خط زمانی برگشت بر مبنای حس نوستالژیکی درونی خویش؛ در حالی که شکل بازگشت به گذشته در اشعار سپهری فاقد یک زمان خطی و گاه مند و منش روانشناسیک می باشد. ب) امین پور در نوستالژی آینده گرا جلوه ی بهتر،آرمان طلبی وی بیشتر و اعتراض وی به وضع کنونی نیز بیشتر از سپهری است، به عبارت دیگر خاستگاه نوستالژی در سپهری انفرادی تر می باشد. ج) هر دو شاعر حس نوستالژیکی درون خویش را تحت تأثیر تأثرات فضای روانی خویش بیان نموده اند لذا نمی توان این احساس را در درون هنرمندان کاملاً تافته جدابافته از جامعه دانست. کلید واژگان: نوستالژی، مبانی ایجاد، برآیند ظهور، سهراب سپهری، قیصر امین پور.