نام پژوهشگر: قوام ملتفت
قوام ملتفت محمد خیر
پژوهش حاضر در پی ارائه مدلی برای بهزیستی روانشناختی (هدفمندی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران و استقلال) در دانش آموزان بود که در ان ادراک از والدین، معلمان و همسالان(ادراک استقلال، کنترل، ساختار و مشارکت از والدین و معلمان به همراه ادراک حمایت تحصیلی و حمایت اجتماعی از همسالان) به عنوان متغیر برون زاد و باورهای انگیزشی(بی انگیزشی، انگیزش بیرونی، تنظیم همانندشده و انگیزش درونی) به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شده اند. نمونه پژوهش تعداد 875 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز بودند که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های بهزیستی روانشناختی، ادراک استقلال، کنترل، مشارکت و ساختار از والدین و معلمان، ادراک حمایت اجتماعی و تحصیلی از همسالان و مقیاس انگیزش را تکمیل نمودند. شاخص های روایی و پایایی این ابزارها مطلوب بود. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل رگرسیون در قالب تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که ادراک استقلال و کنترل از والدین، ادراک حمایت اجتماعی از همسالان، انگیزش درونی و فقدان انگیزش می تواند هدفمندی به عنوان یکی از مولفه های بهزیستی را پیش بینی کند. همچنین ادراک کنترل از والدین، ادراک ساختار از والدین و معلمان، ادراک حمایت اجتماعی از همسالان، انگیزش درونی، تنظیم همانند شده و بی انگیزشی می تواند رشد شخصی را پیش بینی نماید. روابط مثبت با دیگران نیز بوسیله ادراکات از والدین، معلمان و همسالان مانند ادراک کنترل از والدین ، ادراک استقلال از معلم، ادراک حمایت اجتماعی از همسالان، ادراک استقلال و ساختار از والدین، بی انگیزشی پیش بینی می شود. در نهایت اینکه ادراک کنترل والدین، ادراک حمایت اجتماعی و ادراک مشارکت از والدین، بی انگیزشی و انگیزش بیرونی توانسته استقلال را پیش بینی کند. در ارتباط با نقش واسطه ای باورهای انگیزشی نتایج نشان داد که باورهای انگیزشی توانسته نقش واسطه ای در مدل بهزیستی ایفا کنند. بدین صورت که هم طیف درونی و هم طیف بیرونی انگیزش توانسته هدفمندی و رشد شخصی را به عنوان مولفه های بهزیستی واسطه گری کنند. در صورتی که فقط طیف کنترلی انگیزش یعنی بی انگیزشی و انگیزش بیرونی توانسته روابط مثبت با دیگران و استقلال را به عنوان مولفه های بهزیستی واسطه گری کنند. شاخص های برازش برای مدل ها حاکی از آن بود که مدل های مذکور از شاخص برازش مناسبی برخوردار می باشد. در مجموع نتایج نشان داد که انگیزش توانسته در مدل های بهزیستی نقش واسطه ای ایفا نماید. در پایان توجیهات هر کدام از مدل ها و تلویحات ضمنی این یافته ها برای تعلیم و تربیت ذکر شده است.
محمدزمان حجتی فر مجید بهره ور
مرگ و زندگی از دیرباز همچون دو دشمن سازش ناپذیر تجسم شده اند. با وجود این، چنین می¬نماید که تعارض میان این دو مفهوم آشکار و بدیهی نباشد. در شعر اغلب شاعران این مفاهیم وجود دارد، لیکن شیوه برداشت¬ها متفاوت است. زندگی و مرگ از تصویرهای هستند که با کلام سپهری، در آمیختگی جاودانه دارد. سپهری با تعریف دوباره¬ی آن¬ها در اشعارش، برداشت قابل توجهی از این مفاهیم ارائه داده است. در این پژوهش با رویکردی میان رشته¬ای و با استفاده از مبانی ادبیّات و روان شناسی نشان داده خواهد شد که سپهری در دفتر¬های اول تا چهارم که مربوط به دوره¬ی جوانی اوست، متأثر از شعر پیشنیان است و این دفتر ها تجربه¬های اولیه¬ی اوست که یکدست نیستند، اما اوج خلاقیت او در دفتر های پنجم تا هشتم که مربوط به دوره¬ی میانسالی است دیده می¬شود، و ویژگی¬های که این روان شناسان برای خلاقیت انسان بیان می-کنند، در این دفترها مشاهده می¬شود. در ادامه با اتکا به نظریه¬ی معنا درمانی (لوگو تراپی) فرانکل به بررسی مفهوم مرگ و زندگی در شعر سپهری پرداخته می¬شود. مفهوم مرگ و زندگی در دفتر مرگ رنگ به دلیل تأثیر شرایط اجتماعی و فضای حاکم بر شعر آن دوره با بدبینی همراه است. مرگ در این دفتر به مفهوم زوال، نابودی و پایان زندگی است. به نظر می¬رسد، در دفتر زندگی خواب ها، سپهری دوره¬ای از بی معنایی و پوچی را تجربه کرده است؛ با توجه به این که معنای هستی و زندگی چیست ؟. سپهری از میانه¬های دفتر آوار آفتاب با مجذوب شدن در طبیعت و فرهنگ و هنر که از راه¬های معنایابی در نظریه¬ی فرانکل است سعی می¬کند در مسائل هستی ژرف اندیشی کند و معنایی برای زندگی اش بیابد.در دفتر شرق اندوه، سپهری به عرفان روی می¬آورد و به دلیل پرداختن به عرفان، شور و تحرک وارد زندگی او می¬شود، و مرگ مفهومی عارفانه می¬یابد و به عنوان امری حتمی پذیرفته می¬شود. سپهری از منظومه¬یصدای پای آب به بعد با گرایشی که نسبت به مرگ و سرنوشت در پیش می¬گیرد، زیبا- ترین مفاهیم را از مرگ و زندگی ارائه می¬دهد؛ به طوری که مرگ مفهوم کامل¬کننده¬¬ی زندگی را دارد و با مرگ است که زندگی معنا پیدا می¬کند. در منظومه¬ی مسافر نیز مرگ در تمام لحظات در کنار زندگی و انسان حاضر است و همچنان معتقد است که مرگ به زندگی معنا می¬دهد. سپهری در دفتر حجم سبز خواننده را به لطیف ترین لحظه¬های تجربه¬ی شاعرانه از هستی فرا می¬خواند. و با یاد آوری دلخوشی¬های زندگی خواننده خود را معنا¬درمانی می¬کند. در دفتر ماهیچ، ما نگاه معتقد است انسان در دوران اساطیری زندگی خوشبخت تری داشت. هر اندازه از آن دوران دور شده و به پیرایه¬های تمدن آلوده شده اندوهگین تر شده است. کلید واژه¬:شعر معاصر، روان شناسی، سهراب سپهری، مرگ، زندگی
حمیده اداوی قوام ملتفت
هدف از این مطالعه، پیش بینی خلاقیت بر اساس الگوی ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود، جهت گیری همنوایی) با نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در دانش آموزان دبیرستان بود. برای این منظور از جامعه آماری پژوهش، که شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر الیگودرز بود،350 نفر (145 پسر، 183 دختر) به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه نگرش خلاقیت شیفر (1994)، پرسشنامه الگوی ارتباطی خانواده ریچی و فیتز پاتریک (1994)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی از گی والرند و بلانچارد (2000)، پاسخ دادند.این ابزار روایی و پایایی مناسبی را نشان دادند. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه همزمان) نشان داد که رابطه میان الگوی ارتباطی خاواده و خلاقیت به واسطه ی انگیزش تحصیلی است. جهت گیری گفت و شنود اثر مثبت مستقیم و غیرمستقیم به واسطه ی انگیزش درونی بر خلاقیت داشت. جهت گیری همنوایی اثر منفی مستقیم و غیرمستقیم به واسطه ی بی انگیزگی و انگیزش بیرونی بر خلاقیت داشت. در مجموع، نتایج نشان داد که انگیزش تحصیلی توانست نقش واسطه ای میان الگوی ارتباطی خانواده و خلاقیت دانش آموزان داشته باشد.
زهره رنجبر قوام ملتفت
اهمالکاری به تأخیر ارادی در انجام دادن تکالیف و موکول کردن آن تکالیف به زمان دیگری، اشاره دارد و به دلیل تنبلی است. تأثیر عوامل بافتی و شخصیتی بر اهمالکاری در تحقیقات زیادی مورد کنکاش قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس ویژگی های شخصیت با واسطه گری راهبردهای خودگردانی در دانشجویان می باشد. بدین منظور320 دانشجو (170پسر150دختر) دانشکده های تهران به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ای متشکل از، پرسشنامه سنجش شخصیت گلدبرگ، پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم ، پرسشنامه راهبردهای خودگردانی پنتریچ و دیگروت، جمع آوری و تجزیه داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل آماری قرار گرفت و نتایج پژوهش بطور کلی نشان داد که اهمالکاری تحصیلی تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و راهبردهای خودگردانی قرار دارد. بدین صورت که روان رنجورخویی، به صورت مثبت اثر مستقیم و غیر مستقیم بر اهمالکاری تحصیلی دارد و وظیفه شناسی به صورت منفی اثر مستقیم و غیر مستقیم بر اهمالکاری دارد. برون گرایی نیز با اهمالکاری به صورت مستقیم اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد. و بین گشودگی به تجربه با اهمالکاری نیز رابطه منفی وجود دارد. همچنین راهبردهای شناختی و فراشناختی به صورت منفی با اهمالکاری رابطه دارد. و راهبردهای خودگردانی توانسته نقش واسطه ای ایفا کند. با توجه به یافته های این پژوهش می توان بیان نمود رابطه بین ویژگی های شخصیت و اهمالکاری تحصیلی تحت تأثیر راهبردهای خودگردانی قرار دارد. به عبارتی دیگر راهبردهای خودگردانی مکانیسم این رابطه را روشن می کند. در ادامه به بحث و بررسی درباره کاربرد نتایج به همراه پیشنهادها و محدودیت های این پژوهش پرداخته شده است.
بنت الهدی آذربون قوام ملتفت
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت از زندگی براساس الگوی ارتباطی خانواده با واسطه گری انگیزش مذهبی در دانشجویان انجام گرفت. بدین منظور نمونه ای مشتمل بر 350 دانشجو (150 پسر و 200 دختر) از بین دانشکده های (علوم تربیتی، مهندسی، علوم پایه و حقوق) دانشگاه شیراز به شیو? نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید، شرکت کننده گان در پژوهش، مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)، و مقیاس الگوی ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1994)، و مقیاس انگیزش موقعیتی گی، والرند و بلانچارد (2000) را پاسخ دادند، پایایی و روایی مقیاس ها محرز گردید. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین الگوی ارتباطی خانواده و رضایت از زندگی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. بدین صورت که بعد گفت و شنود به طور مثبت و بعد همنوایی به طور منفی پیش بینی کنند? رضایت از زندگی بودند. همچنین نتایج نشان داد که الگوی ارتباطی خانواده بر انگیزش درونی مذهبی و بیرونی مذهبی اثر دارد. در نهایت اینکه انگیزش درونی مذهبی می تواند بین الگوی ارتباطی خانواده و رضایت از زندگی نقش واسطه ای ایفا کند. یافته ها با توجه به تحقیقات پیشین به بحث گذاشته و پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه مطرح شده است.
لیلا دسترنج قوام ملتفت
پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی همبستگی است که هدف از انجام آن بررسی رابطه ی الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با سازگاری زناشویی زنان پرستار شهر شیراز در سال 1393 می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه پرستاران زن متاهل شاغل در بیمارستانهای شهر شیراز در سال 93 است که شامل 2800نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند بطوریکه از بین بیمارستانهای شیراز 6 بیمارستان بزرگ انتخاب شدند و از هر بیمارستان، یک بخش به تصادف انتخاب و از هر بخش 20پرستاربه تصادف مورد آزمون قرار گرفتند.آزمودنی ها پرسشنامه ی الگوهای ارتباطی (cpq)،سبک های دلبستگی(rass) و سازگاری زناشویی(das) را تکمیل کردند.متغیر وابسته در این پژوهش سازگاری زناشویی و متغیرهای مستقل الگوهای ارتباطی و مولفه های آن (ارتباط سازنده متقابل، ارتباط توقع / کناره گیر و ارتباط اجتناب متقابل) و سبک های دلبستگی و مولفه های آن (سبک دلبسته ایمن ، سبک دلبسته اجتنابی ، سبک دلبسته مضطرب دوسوگرا) می باشد.در توصیف برخی از آیتم های متغیرها از آمار توصیفی و جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شده است.نتایج نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی با سازگاری زناشویی ارتباط معنادار وجود دارد و از بین مولفه های سبک های دلبستگی فقط سبک دلبسته مضطرب دوسوگرا رابطه معکوس معنادار با سازگاری زناشویی وجود دارد.
فاطمه موسی پور ناصر نوشادی
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تفکر انتقادی و فراشناخت دانشجویان رشته¬های هنر و غیر هنر بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه¬ی دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 93-92 است که از میان آنها نمونه¬ای مشتمل بر450 دانشجو( 220دانشجوی رشته هنر و 230 دانشجوی رشته غیر هنر) با استفاده از نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده است. ابزارهای سنجش در این تحقیق، شامل مقیاس گرایش به تفکر انتقادی(ریکتس، 2003) و مقیاس باورهای فراشناختیmcq-30(ولز و کاترایت- هاتون،2004) بوده است پایایی و روایی برای مقیاس گرایش به تفکر انتقادی 0/89 و برای مقیاس فراشناخت 0/80به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از شاخص¬های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون t مستقل، تحلیل واریانس چند متغیره، ماتریس همبستگی) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده¬ها نشان داد که رابطه معناداری بین تفکر انتقادی و فراشناخت در دانشجویان هنر وجود داشت. همچنین تفاوت معناداری بین دانشجویان رشته هنر و غیر هنر در مولفه های تفکر انتقادی وجود داشت. به بیان دیگر دانشجویان رشته هنر نمره بالاتری به نسبت دانشجویان غیر هنر به دست آوردند. همچنین تاثیر مقطع تحصیلی، رشته و تعامل مقطع تحصیلی و رشته بر فراشناخت معنادار بود. به بیان دیگر دانشجویان رشته هنر و مقطع دکتری فراشناخت بالاتری به نسبت سایر رشته ها و سایر مقاطع تحصیلی داشتند.
پروین اخلاقی نیا قوام ملتفت
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی و امید به تحصیل با اضطراب امتحان دانش آموزان دوره متوسطه دوم بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر لنده بوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 185 نفر به عنوان حجم نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های هوش هیجانی شوت و همکاران (1998)، اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) و امید تحصیلی سامانی و سهرابی (2011) استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از داده ها در سطح آمار استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تی تست گروه های مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شده است.
مهراب عباسی سمیه ساداتی فیروزابادی
نام: مهراب نام خانوادگی: عباسی مقطع: کارشناسی ارشد رشته و گرایش: تحقیقات آموزشی استاد راهنما: دکتر سمیه ساداتی تاریخ دفاع:11/3/94 فیروزآبادی ارایه مدلی برای خلاقیت دانش آموزان تیزهوش بر اساس ادراک آنان از سبک رفتاری و انگیزشی معلمان و مهارت های خودنظم بخشی آنان چکیده: هدف از این پژوهش، ارایه مدلی برای خلاقیت بر اساس ادراک از سبک رفتاری و انگیزشی معلمان با نقش واسطه ای مهارت های خودنظم بخشی دانش آموزان دبیرستانی تیزهوش شهر یاسوج بود. به همین منظور300 نفر (پسر،150دختر) به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و داده های پژوهش از طریق پرسشنامه خلاقیت عابدی (1362)، ادراک دانش آموزان از سبک های رفتاری و انگیزشی معلمان (گرولنیک، 1991؛ روبین،1994؛ اسکینر و همکاران 2005). و پرسشنامه خودنظم بخشی بوفارد و همکاران (1995) جمع آوری گردید، سپس داده ها با استفاده از نرم افزار spss با روش تحلیل رگرسیون چند متغیره (به شیوه همزمان) و آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که 15 درصد واریانس خلاقیت توسط ادراک دانش آموزان تیزهوش از سبک رفتاری و انگیزشی معلمان و مهارت های خودنظم بخشی تبیین شده است. به این صورت که در بین ابعاد ادراک از سبک رفتاری و انگیزشی معلمان، ادراک از مشارکت، ساختار و حمایت از استقلال به صورت مثبت و ادراک از کنترل به صورت منفی توانسته خلاقیت دانش آموزان تیزهوش را پیش بینی کند. همچنین شناخت و فراشناخت به عنوان ابعاد مهارت های خودنظم بخشی نیز به صورت مثبت توانسته اند خلاقیت دانش آموزان تیزهوش را پیش بینی کنند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین دختران و پسران از نظر خلاقیت تفاوت معناداری مشاهده نگردید. واژگان کلیدی: خلاقیت، ادراک از سبک رفتاری و انگیزشی معلمان، خودنظم بخشی، تیزهوش