نام پژوهشگر: سارا رخشانی
سارا رخشانی نظر دهمرده
امروزه نگرش خاص به مناطق از بعد برنامه ریزی فضایی در برنامه های توسعه اهمیت دارد. در برنامه های توسعه ملی نمی توان همه مناطق کشور را همگون فرض نمود و بر این اساس، میزان سرمایه گذاری و به دنبال آن، میزان کم و کیف تولید و اشتغال را برای همگی یکسان انگاشت. ضرورت تخصیص بهینه منابع و امکانات تولید ایجاب می کند که در هر نگرشی به برنامه های کلان توسعه، پتانسیل ها و توانمندی های منطقه ای در تولید کالاها و خدمات مورد توجه قرار گیرد. از این طریق می توان امید داشت که سهم بخش ها و کالاها نیز در تولید ملی رو به فزونی گذارد. دشت سیستان با مساحتی معادل 16195 کیلومتر مربع و با جمعیت زیاد، حدود430 هزار نفر در روزگار نه چندان دور قطب تولید محصولات کشاورزی بوده و اشتغال غالب مردم منطقه صید و صیادی، زراعت، باغبانی و دامداری بوده است. همچنین این منطقه از پتانسیل های بالا در زمینه بازرگانی و صنعتی بدلیل همجواری با دو کشور توسعه نیافته افغانستان و پاکستان نیز برخوردار است. این بخش باتوجه به پتانسیل های خاص اقتصادی می تواند نقش بسزایی در رشد و توسعه منطقه داشته باشد. در این تحقیق به شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدیدها و فرصتهای توانمندیهای اقتصادی سیستان با استفاده از مدل swot، پرداخته شده است. در این راستا ابتدا توانمندیهای اقتصادی شناسایی و مورد پژوهش قرار گرفتند. بنابراین با توجه به دانش و نمونه آماری داده ها با ماتریس twos، eif و qspm تحلیل، اولویت بندی و پیشنهادات لازم جهت تدوین استراتژ ی های آینده ارائه گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد با استفاده کردن از نقاط قوت بخش های اقتصادی سیستان و فراهم کردن زیرساختهای مهم اقتصادی به حداکثر استفاده از فرصتهای موجود در منطقه دست یافت. قوت توانمندیهای اقتصادی سیستان مانند نیروی کار جوان و با انگیزه، داشتن بازارچه مرزی، پتانسیل های کشاورزی و نیز فرصتهایی نظیر همجواری با کشور توسعه نیافته افغانستان و قرار گرفتن در مسیر ترانزیتی جاده ابریشم، به رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری استان کمک شایانی نمود