نام پژوهشگر: فاطمه ترکمانی
فاطمه ترکمانی
آموزش وپرورش به عنوان موثرترین ابزار جوامع برای راه حل چالش های آینده مورد توافق قرار گرفته است و اصولاً پذیرفته شده است که در پرتو آموزش وپرورش امروز، دنیای فردا شکل خواهد گرفت. امروزه آموزش محیط زیست و انرژی به اقشار مختلف جامعه به عنوان یک راه حل کلیدی در جهان مطرح می-باشد. هدف آموزش زیست محیطی این است که هر فرد حساسیتی نسبت به حوادث و تغییرات فیزیکی، زیستی، اجتماعی و سیاسی نسبت به محیط زیست و منابع انرژی به وجود آورد. با این حال در برنامه های درسی کشور ما ایران آموزش محیط زیست و بهینه سازی مصرف انرژی موضوعی فراموش شده به شمار می رود. روند رو به رشد جمعیت و مهاجرت به شهر تهران باعث شده که این کلان شهر شکل دیگری به خود بگیرد. و برای سالم زیستن در این شهر باید از قوانین بسیار مهم زیستی تبعیت کرد بهینه سازی مصرف انرژی تنها با عملکرد صحیح شهروندان در این حوزه اتفاق خواهد افتاد . و با بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان خواهیم داد که نقش دانش آموزان با یادگیری صحیح و استفاده درست از منابع مختلف انرژی و هم گام سازی آنان با محیط زیست به طور جد تا چه حد ضروری است .و جای این موضوع درمتون درسی آموزش و پرورش بسیار خالی می باشد که باید به اصلاح آن در متن کتاب های درسی مدارس پرداخت و بیش از پیش به آموزش محیط زیست وبهینه سازی مصرف انرژی اهمیت داد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به روش نیمه تجربی بوسیله پیش آزمون و پس آزمون می باشد. در این تحقیق از پرسشنامه به منظور تعیین میزان آگاهی ورفتار دانش آموزان در مورد بهینه سازی مصرف انرژی در قبل و بعد از آموزش به صورت پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. نتایج حاصل از پرسش نامه آگاهی سنج حاکی از آن است که متوسط تعداد پاسخ های صحیح در پیش آزمون برابر91/13 بوده که این مقدار در پس آزمون معادل 35/18 شده است، که بیانگر رشد تقریبی آگاهی های دانش آموزان سوم راهنمایی معادل89/23 ? درصدی است که در اثر اعمال آموزش های داده شده به آنها می باشد و نتایج حاصل از پرشس نامه رفتار سنج حاکی از آن است که متوسط تعداد پاسخ های صحیح در پیش آزمون برابر 76/17 بوده که این مقدار در پس آزمون معادل 89/23 شده است که بیانگر رشد تقریبی حساسیت های زیست محیطی دانش آموزان سوم راهنمایی معادل 1/25 ? درصدی شده است که در اثر اعمال آموزش های داده شده به آنها می باشد.
فاطمه ترکمانی علیرضا آقایوسفی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر فوری مراقبه گروهی بر غلظت ایمونوگلوبولین بزاقی و حالت های خلق افراد بود. جامعه این پژوهش، یوگا آموزان بودند که بطور تصادفی خوشه ای در دو گروه 15 نفره مراقبه و کنترل قرار گرفتند. در این مطالعه آزمایشی، هر دو گروه در سخنرانی 45 دقیقه ای در خصوص مراقبه شرکت کرده و آنگاه گروه آزمایشی، بصورت گروهی20 دقیقه مراقبه نمودند. بمنظور بررسی عامل ایمنوگلوبین بزاقی که یکی از عوامل سیستم ایمنی است، بزاق افراد دو گروه قبل و بعد از سخنرانی، پس از مراقبه و جهت تعقیب، 1 ساعت پس از مراقبه (و معادل آن در گروه کنترل) جمع-آوری شد و بمنظور بررسی حالات خلق آزمودنیها، در هر مرحله پرسشنامه خلق پاناس (1988) توسط افراد تکمیل گردید. نمونه های بزاقی با روش الایزا و داده های حاصل بکمک تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر بررسی شدند. داده های پرسش نامه خلق، بعلت رتبه ای بودن توسط آزمون فریدمن آنالیز شدند. نتایج نشان دادند غلظت siga در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بطور معناداری تفاوت داشت (p<0.05). مقایسه حالات خلق در گروه آزمایشی نیز نشان داد که مراقبه بر 8 خلق از 20 خلق پرسشنامه پاناس (پنج عاطفه منفیِ زودرنجی- عصبانیت، تردید - نگرانی، درماندگی، اضطراب و دلواپسی – نگرانی و سه عاطفه مثبتِ فعال بودن، احساس قدرت و اشتیاق) تأثیر معناداری داشته است (p<0.05). نتیجه کلی این مطالعه نشان داد که انجام یک جلسه مراقبه گروهی تغییراتی در سیستم ایمنی ایجاد نموده و به بهبود حالات خلقی افراد کمک می کند.