نام پژوهشگر: مجتبی حمیدی
مجتبی حمیدی امیر روشن
جلوه های تمدن غرب و مقولات مدرن از حدود دو قرن پیش در ایران آشکار شد و جامعه سنتی و یکدست ایرانیان را دچار تشتت و سردرگمی کرد. در این دو قرن ما شاهد ظن ها و رهیافت های مختلفی در ارتباط با تمدن غرب هستیم و هر یک از روشنفکران ایرانی، با توجه به آشنایی خود از اندیش? فیلسوفان غرب و رویکرد آنان به مدرنیته، از خود واکنش نشان دادند. از جمله متفکرانی که در زمین? غرب و مبانی فلسفه مدرن به تشریح دیدگاه های خویش پرداختند، احمد فردید و عبدالکریم سروش هستند. فردید، متعلق به جریان ضدتجددگرایی است که با مقولات مدرن مخالف بوده و براین باور است که تمدن غرب و مقولات مدرن را باید منفی اعلام کرد و به طرد آن همت گماشت. در مقابل، عبدالکریم سروش به جریان فکری تعلق دارد که به روشنفکران دینی معروف هستند و سعی برآن دارند تا علم و عقلانیت مدرن را مبانی تفکر خویش قرار داده و برآنند تا مقوله دین را با آن بسنجند. در این پایان نامه با تمرکز بر محور مقایس? آراء سروش و فردید در باب مفهوم غرب و مقولات مدرن همچون؛ اومانیسم، سکولاریسم، لیبرالیسم، دموکراسی و تکنولوژی، تلاش می شود پیامدهای سیاسی و فرهنگی این آراء نیز بررسی گردد. نتایج این پایان نامه نشان می دهد که سروش، با گزینش کردن از تمدن غرب موافق بوده و فردید، به رد غرب و مولفه های برخاسته از آن اعتقاد دارد. درنتیجه، این نوع نگاه بدبینانه به غرب از سوی فردید و پذیرش مولفه های آن توسط سروش، می تواند در صورت به اجرا درآمدن در عرصه های سیاسی و فرهنگی پیامدهای مثبت و منفی به همراه داشته باشد که در متن به آن اشاره شده است.