نام پژوهشگر: زهره خرمی
زهره خرمی حسن میرنژاد
کانسار آنتیموان بائوت، واقع در غرب زاهدان، شرق ایران، به صورت رگه ای و درون سنگ های لیستونیتی رخ داده است. واحدهای سنگی موجود در منطقه شامل سنگ های افیولیتی، لیستونیت، توربیدایت و سنگ های دگرگونه رخساره شیست سبز (متاپلیت، متاگری وک، متابازالت و متاگابرو) می باشند. لیستونیت ها از نظر ترکیب کانی شناسی در دسته سیلیسی-کربناتی و از نظر ماهیت سنگ مادر در دو رده ارتولیستونیت و اپی لیستونیت قرار می گیرند. کوارتز، کلسیت و دولومیت کانی های اصلی تشکیل دهنده لیستونیت ها می باشند. کانسار بائوت از نوع استیبنیت – کوارتز است؛ و مجموعه کانی های آن عبارتند از استیبنیت، والنتینیت، سنارمونتیت و استیبکونیت. کوارتز مهمترین باطله کانسار است. بافت غالب در این کانسار، بافت پر کننده فضای خالی می باشد. مهم ترین دگرسانی که در اکثر واحدهای سنگی منطقه وجود دارد دگرسانی سیلیسی- کربناتی است. مطالعه سیالات درگیر نشان می دهد که شوری سیال کانی ساز به طور میانگین 10 درصد به معادل نمک طعام؛ و حداقل دمای تشکیل کانسار به طور میانگین 147 درجه سانتی گراد می باشد. مقادیر ?34scdt استیبنیت گستره 98/7‰ تا 12/12‰ را نشان می دهد، بر این اساس، محتمل ترین منشأ برای گوگرد موجود در کانسار، سنگ های دگرگونه منطقه می باشند. شواهدی چون غالب بودن بافت پر کننده فضای خالی، نوع کانسار (استیبنیت – کوارتز)، شوری و دمای همگن شدگی سیالات درگیر دلالت بر ماهیت اپی ترمال کانسار دارند.
زهره خرمی محمدجواد مهدوی
پدیده ی مهاجرت شاعران به هند در قرن دهم همانند بسیاری از دیگر مسائل تاریخی و ادبی عصر صفویه دارای ابهامات و ناگفته های تاریخی و نیز برخی پیش زمینه های ذهنی نادرست است که راه را بر درک صحیح چگونگی این امر بسته است. این پایان نامه که شامل چهار فصل است. در فصل اول علل و انگیزهای مهاجرت بررسی شده و این نتیجه حاصل شده است که برخی بدیهیات موجود در این زمینه نظیر مهاجرت شاعران به سبب بی توجهی شاهان صفوی، قابل تردید هستند و روایات تذکره ها گویای این است که انگیزه های عزیمت به هند متعدد و گوناگون بوده که مهم ترین آنها را انگیزه های شخصی، نابسامانی های سیاسی، تعصبات مذهبی شاهان صفوی و جاذبه های سرزمین هند مثل آزادی های اعتقادی، شرایط مساعد اقلیمی و شاعرنوازی شاهان هند تشکیل می داده است. در فصل دوم ضمن بررسی اقشار مهاجر و فرجام مهاجرت، این نتیجه حاصل شد که گروه های مهاجر تنوع زیادی داشته-اند و کامروایی مطلق شاعران ایرانی در هند، نیز قابل تردید است و نیز اینکه برخی از مهاجرین به وطن باز می گشتند. در فصل سوم این نتیجه حاصل شد که این شاعران در هند، از یک سو منشأ اثرات فرهنگی و ادبی بوده و از سوی دیگر خود از فرهنگ هندی متأثر شده اند. فصل چهارم نیز به نتایج و پیشنهاد های تحقیق اختصاص یافته است.