نام پژوهشگر: کبرا فرهادی
کبرا فرهادی حسین ابادیان
انقلاب مشروطه ایران نتیجه برخورد تجدد غرب و سنت های جامعه ایران بود. حاصل این برخورد به صورت ایجاد نوعی آگاهی بین توده مردم و تلاش برای تغییر در ساختارهای کهن و سنتی و لزوم قانونمند نمودن این ساختارها تجلی یافت. در نتیجه آگاهی های حاصل از مشروطه زنان نیز به عنوان یک طبقه اجتماعی نسبت به تفکرات مرد سالارانه و سنت های حاکم بر جامعه که مانع از حضور و فعالیت زن در اجتماع و تحصیل می شد اعتراض نموده با طرح مسأله حقوق زنان خواهان تساوی حقوق زن و مرد شدند. فضای آزاد پس از مشروطه زنان را بر آن داشت تا با انتشار نشریات مربوط به زنان و برپایی انجمن های زنانه خواسته ها و مطالبات خود را برای آگاهی زنان و نیز خطاب به دولت و مجلس منعکس کنند. با روی کار آمدن رضا شاه به دلیل این که نوسازی ایران در رأس برنامه های وی قرار داشت زنان نیز به عنوان نیمی از افراد کشور نقش مهمی در برنامه نوسازی وی داشتند، بنابراین موضوع زنان مورد توجه قرار گرفت و بحث حقوق زنان با جدیت بیشتری مطرح و دنبال شد. مجموعه این عوامل توجه دولت را به سوادآموزی زنان معطوف ساخت و به دلیل درخواست های مکرر زنان برای ایجاد یک نظام حقوقی در زمینه خانواده هنگام تدوین قانون مدنی موادی به قانون خانواده اختصاص یافت. گر چه گفته می شود دولت در این زمان رویکردی غربگرایانه داشت اما این مواد همان احکام شرعی بود که اینک به صورت قوانین مدون کتبی درآمده بود. این دستاوردها نتیجه درخواست های مکرر انجمن ها و نشریات زنان بود.اما در سال1311ش دولت با تأسیس کانون بانوان مسیر فعالیت انجمن های زنان را در دست گرفت و در سال1314ش با هدف آزادی حضور زن در اجتماع قانون کشف حجاب را به اجراء گذاشت که گر چه در قالب مسئله تجدد و ترقی معنا داشت اما به دلیل زور و اجبار به کار رفته از سوی دولت نتیجه مطلوب نبخشید. اما روند حقوق زنان در این دوره با فراز و فرودهایی همراه بود که این فراز و فرود با آغاز شکل گیری انجمن های زنان و انتشار نشریات مربوط به آنها آغاز شد و با قانون کشف حجاب به پایان رسید. دغدغه این نوشتار روند شکل گیری، تحول و نتایج حاصل از طرح حقوق زنان در این دوره است. کلید واژه: زنان، رضا شاه، حقوق، قانون مدنی، انجمن های زنان، نشریات زنان.