نام پژوهشگر: بهنام زابلی
بهنام زابلی فرزانه حامدی
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی روش مستقیم طراحی لرزه ای براساس تغییرمکان برای ساختمان های بتنی تحت اثر زلزله های حوزه نزدیک می باشد. تعداد شش ساختمان 2، 4، 8 ، 12،16 و 20 طبقه براساس روش مستقیم طراحی بر اساس تغییرمکان تحلیل و طراحی شده اند. یک گروه متشکل از هفت رکورد حوزه نزدیک که همگی براساس روش استاندارد موجود در asce/sei 7-05 مقیاس سازی شده اند برای انجام تحلیل های غیرخطی دینامیکی در شدت های 5/0، 0/1، و 2 به کار رفته اند. با توجه به نتایج بدست آمده قاب های 2، 4، 8 و 12 طبقه تقریباً همان رفتاری را که انتظار می رفت از خود نشان دادند. به طور کلی حداکثر تغییرمکان نسبی طبقات با حدود تعیین شده طراحی (02/0) تفاوت فاحشی نداشته و همچنین میانگین تغییرمکان ها نسبت به پروفیل تغییرمکان هدف از دقت بسیار خوبی برخوردار بودند. در قاب های 16 و 20 طبقه میانگین تغییرمکان نسبی بدست آمده از تحلیل تاریخچه زمانی با پروفیل تغییرمکان نسبی طراحی اختلاف زیادی داشته و به نظر می رسد بخش فوقانی قاب ها به شکل طره عمل می کند. این اختلاف نشان می دهد که پاسخ تغییرمکان مدهای بالاتر برای ساختمان های بلند که در حوزه نزدیک واقع شده اند بسیار مهم می باشد، به عبارتی هر چه ارتفاع ساختمان بیشتر شود اثر زلزله حوزه نزدیک بر روی آن بیشتر خواهد بود. در نتیجه روش ساده شده طراحی مستقیم براساس تغییرمکان برای سازه های بلندتر از 12 طبقه که در حوزه نزدیک قرار دارند کنترل کافی بر روی تغییرمکان را فراهم نمی کند. به طور کلی این نتایج بیانگر آن است که برای استفاده از روش طراحی مستقیم براساس تغییرمکان در حوزه نزدیک نیاز به یک طیف طراحی قابل اطمینان احساس می شود و صرفاً با اعمال یک ضریب ثابت که مقادیر طیف الاستیک طراحی آیین نامه با میرایی 5% را براساس میزان میرایی ویسکوز معادل کاهش می دهد این نیاز برآورده نخواهد شد
بهنام زابلی محمودرضا هیهات
تفسیر عکس¬های هوایی همراه با پردازش داده¬های ماهواره¬ای دلالت بر جهت¬گیری شکستگی¬ها و عمده ساختارها به ترتیب در دو راستای مهم ne-sw و nw-se در منطقه را دارد. بررسی عناصر ساختاری موجود در منطقه از قبیل گسل¬ها، رگه¬های منیزیت و پهنه¬های برشی گویای یک رژیم فشارشی در منطقه بوده که پهنه¬های برشی موجود در منطقه، تحت تاثیر یک سیستم برشی- فشاری چپگرد فعالیت داشته، به گونه¬ای که تاثیر پهنه¬های ترافشارشی چپگرد در امتداد گسل¬های راستالغز چپگرد، سبب ایجاد فضای کششی و در پی آن نفوذ محلول¬های هیدروترمال کانه¬دار و التراسیون گسترده و ایجاد رگه¬های منیزیتی در این فضاها شده است. جهت آخرین تنش¬های اعمال شده به منطقه از سمت جنوب غرب (تقریبا s40w) می¬باشد. رگه های منیزیت اکثرا در راستای 1? و در گسل¬ها، شکستگی¬های کششی و بازشدگی¬ها در جهت عمود1? تشکیل شده¬اند که تقریبا روند کلی این رگه¬ها در منطقه مطالعاتی در جهت شمال¬شرق- جنوب¬غرب (حدوداn45e) است. همچنین نیز جهت¬گیری کلی رگه¬های کرومیتی در جهت شمال¬شرق- جنوب¬غرب (n30e) است به¬ طور کلی می¬توان گفت که این منطقه چهار نسل دگرشکلی¬های شکننده - شکل¬پذیر و شکل پذیر را متحمل شده است. جایگیری رگه¬های کرومیتی در منطقه عمدتا مربوط به نسل¬های سوم و چهارم دگرشکلی می¬باشد. در منطقه مطالعاتی واتنش به حدی بوده است که نوع دوم و تا حدی نوع سوم ماکل بندی را ایجاد کرده ¬است. طبق نمودارهای رسم شده در نمونه¬های مرتبط با گسل و چین خورگی نمونه¬ها در محدوده واتنشی 3 تا 5/8 درصد و محدوده دمایی170 تا 250 درجه سانتیگراد قرار گرفته¬اند.