نام پژوهشگر: سیده فاطمه دریاباری
سیده فاطمه دریاباری علیرضا فولادی
معری و ناصرخسرو هر دو در روزگاری به سر می بردند که آشفتگی سیاسی و اجتماعی در آن بیداد می کرد، تا جایی که سیاهترین صفحات تاریخ برای دو ملت ایران و عرب در همین برهه ی زمانی رقم خورده است. با واکاوی در سروده های این دو شاعر گرانمایه در می یابیم که مضامین حکمی، چاشنی و بن مایه ی اصلی سروده های آن دو می باشد. آن ها اساس و شالوده شعر خویش را بر پایه ی عقل و خردورزی بنا نهاده اند.این دو شاعر با تفاوت هایی که در زمینه های فکری و عقیدتی با هم دارند، در اندیشه های حکمی شباهت های زیادی میان آنان به چشم می خورد که از جمله آن ها می توان به ستایش عقل و خرد، دنیا ستیزی، دین گرایی، پرهیز از وصف می و معشوق و...اشاره کرد. در پژوهش حاضر به بررسی مضامین حکمی مشترک میان معری و ناصرخسرو پرداخته ایم. این پژوهش، طی چهار فصل با روش تحلیلی _ تطبیقی به انجام می رسد. در فصل اول مفهوم حکمت را در نزد زبان شناسان، مفسران و ادیبان وامی کاویم آن گاه در دو فصل بعد، به صورت مختصر زندگی شخصی و ادبی هر دو شاعر را با تکیه بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روزگارشان مورد بررسی قرار می-دهیم و در خاتمه، به مقایسه ی میان مضامین حکمی دو شاعر می پردازیم و سپس تفاوت ها و شباهت های این دو را تبیین و تشریح می نماییم. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر، آن است که ناصرخسرو در افکار و اندیشه های حکمی تحت تأثیر معری بوده است، زیرا این دو علاوه بر مضامین حکمی، شباهت های فراوانی در سبک وسیاق زندگی داشته اند.