نام پژوهشگر: وحید بنایی
وحید بنایی اسماییل علی اکبری
برنامه ریزی شهری در ایران به روش جامع – تفصیلی درست از زمانی شروع شد که این شیوه به دلیل ناکارآمدی در حل معضلات شهری در خاستگاه اصلی اش به کنار نهاده شد و رویکردهای جدیدی با محوریت مردم و ذینفعان به وجود آمد، که برنامه ریزی راهبردی در آمریکا و طرحهای ساختاری – محلی در انگلستان از آن جمله اند. بنابراین وجود انتقادات به برنامه ریزی جامع در ایران از همان آغاز طبیعی بود. این انتقادات با حادتر شدن مسائل شهری و ناکارآمدی برنامه ریزی در حل آنها بیشتر شد و باعث گردید حرفه مندان و تصمیم گیران در محتوا و فرآیند تهیه طرحها تغییراتی به وجود آورند. اما این تغییرات نیز راه به جایی نبرد و ناچار وزارت مسکن و شهرسازی با تشکیل کمیته هایی پیشنهاد تهیه طرحهایی با عنوان طرحهای راهبردی – ساختاری را ارائه نمود که تهیه طرح برای شهرهای برازجان، بندرعباس، قم و بوشهر از جمله نخستین نمنه هایی بود که با این شیوه تهیه و تصویب شد. با تهیه این طرحها عملاً گذر از برنامه ریزی جامع به برنامه ریزی راهبردی در تهیه طرحهای شهری در ایران آغاز شد. این پایان نامه با مورد پژوهی طرح راهبردی – ساختاری شهر بندر عباس با روش تحلیل محتوا و اسنادی و کتابخانه ای سعی دارد بر اساس مورد پژوهی شهر بندر عباس روش و فرآیند تهیه طرحهای راهبردی – ساختاری در ایران را با روش شناسی و فرآیند پایه برنامه ریزی راهبردی مقایسه و تحلیل نماید.در واقع این پایان نامه یکی از نخستین تجربه های ایران برای گذار از برنامه ریزی شهری جامع به برنامه ریزی ساختاری را تحلیل آسیب شناسانه می نماید.در همین رابطه زیرساختها و الزامات بومی گذر از برنامه ریزی جامع به برنامه ریزی راهبردی را از جنبه های اقتصادی- اجتماعی، حقوقی، اداری و مالی، علمی، فنی، مشارکت و اجرا را تبیین و تحلیل کرده است. نتایج این پایان نامه بر اساس مورد پژوهی شهر بندر عباس نشان می دهد که با وجود تغییر در محتوا و عنوان طرحهای شهری، روش شناسی تهیه آنها همچنان خطی بوده و فرآیند تهیه طرحهای راهبردی – ساختاری منطبق با فرآیند پایه برنامه ریزی راهبردی نمی باشد. همچنین مشخص گردید زیرساختها و زمینه های لازم برای گذر به برنامه ریزی راهبردی در ایران به طور اعم و شهر بندرعباس به طور اخص به ویژه در زمینه مشارکت واقعی مردم و ذینفعان هنوز به وجود نیامده است. بنابراین در نبود چنین پیش شرط هایی، گذار از برنامه ریزی جامع به برنامه ریزی ساختاری یک گذار صوری و روبنایی است که نتایج چندانی برای شهر و زندگی شهری به دنبال نخواهد داشت. لذا ضروری است ضمن تجدید نظر اساسی در این شیوه گذار، یا روش و محتوی طرحها را با روش شناسی محتوایی برنامه ریزی ساختاری -راهبردی منطبق کرد و یا به شیوه برنامه ریزی سنتی و طرحهای جامع برگشت.