نام پژوهشگر: سعیده رامز
سعیده رامز شهرام زرگر
این که آیا تراژدی حقیقتا در دورهی رمانتیسم از بین رفته است یا نه و این که اگر از بین نرفته پس چرا دیگر اثری با نام مشخص تراژدی تولید نمیشود و هیچ نویسندهای اثر خود را رسما تراژدی نمینامد، پرسشهایی هستند که نگارندهی این تحقیق به دنبال پاسخی برای آنهاست. به این منظور ابتدا مفهوم تراژدی، چیستی و چگونگی خلق آن در خاستگاه اولیهاش یونان باستان مورد بررسی قرار میگیرد. در وهلهی دوم بحث مکتب رمانتیسم است که در دو قرن هجدهم و نوزدهم در ادبیات کشورهایی چون فرانسه، انگلستان و آلمان و نیز در ایتالیا و آمریکا نقش انکارناپذیری دارد، مکتبی که نظر بسیاری از شاعران، نویسندگان و اندیشمندان اعم از سنتی و متجدد را به خود جلب نمود و در این مسیر رقیب سرسختی چون نئوکلاسیسم را پیش روی خود داشت. بنابراین برای روشنتر شدن جریان فکری رمانتیسم ابتدا باید بررسی کرد که نئوکلاسیسم چه میگوید و چرا رمانتیسم این سخنان را تاب نمیآورد. یافتهها و بحث این پژوهش به بررسی تقابل این دو مقوله و دیدگاههای مخالف و موافق رمانتیکها درباره تراژدی اختصاص داده شده و نیز مسالهی شکلگیری گونههای جدید نمایشی در دوره رمانتیسم و احتمال تبلور و یا اضمحلال تراژدی در آنها مدنظر قرار گرفته است. نگارنده این پژوهش در پایان بحثهای تئوریک فصل سوم این فرضیه را مطرح میکند که تراژدی رمانتیک یا به قولی تراژدی مدرن را نمیتوان صرفا به دلیل مشکلات ساختاری آن از دایرهی تراژدی خارج ساخت و با یک مقایسهی سادهی کیفی نمیتوان به این نتیجه رسید که این گونهی ادبی مرده است، چرا که نوعهای ادبی نمیمیرند: ممکن است در محاق واقع شوند یا نوعهای دیگری که بیشتر باب روزند آنها را تحت الشعاع قرار دهند، ولی ماندگارند، تداوم مییابند، و با چهارچوبها و تکیهگاههای خود منتظر ظهور قریحهی تازهاند. مصداق بارز این سخن شکوفایی مجدد تراژدی در دورهی الیزابت و ظهور استعدادهایی چون شکسپیر است. البته پس از این دوران تراژدی تا مدتها فرصت خودنمایی چندانی نیافت تا آن که در دورهی رمانتیسم این فرصت نسبتا ایجاد شد، اما تفاوتی که این دوره با دورههای پیشین داشت، حضور و آشتی طبقهی متوسط جامعه با تاتر و رونق تراژدی مردمی بود، تراژدی که قهرمانانش در مقایسه با قهرمانان پرهیبت تراژدیهای اشرافی به نظر برخی کوچک و حتی گاه بیارزش میرسیدند. اما همین تراژدیها بود که هنر درام نویسی عصر مدرن را شکل داد. در واقع شاید بتوان گفت که ملودرام موقر یا همان تراژدی مدرن از تلفیق سنتهای کمدی و تراژدیهای گذشته به وجود آمد. با تلاش درام نویسان رمانتیک تراژدی با گونهی جدید ملودرام پیوند خورد و همین پیوند بود که زنجیرهی اتصال و پیوند گونههای مختلف ادبی را تکمیل کرد کرد و در قالب نوع ادبی جدیدی به نام سینما و حتی تلویزیون درام پانصد سال قبل از میلاد را به شکلی مدرن به فرهنگ مردمان این روزگار پیوند زد.