نام پژوهشگر: سیده شهلا صمدی ولید
سیده شهلا صمدی ولید بیژن عبدالکریمی
نظریه ی «صنعت فرهنگ» آدورنو دارای مولفه هایی است که ریشه هایش را باید در آرای کلی مکتب فرانکفورت در نقد جایگزین شدن سلطه ی فرهنگی به جای سلطه ی اقتصادی در عصر سرمایه داری متأخر جست وجو کرد. از سویی مصادیقی که آدورنو برای پدیده ی صنعت فرهنگ در سال 1944 در کتاب دیالکتیک روشنگری و پس از آن در 1967 در مقاله ای تحت عنوان بازنگری مفهوم صنعت فرهنگ نام می برد در جهان معاصر ما اهمیتی که در دهه ها ی پنجاه وشصت میلادی دارا بودند، ندارند. بنابراین، در این پژوهش حوزه ی طراحی صنعتی به عنوان یکی از مصادیق معاصر نظریه ی صنعت فرهنگ آدورنو بررسی می گردد. از آن جا که سلطه ی فرهنگیِ سرمایه داری در جهان معاصر ما به قوت خود باقی است، نظریه ی صنعت فرهنگ آدورنو می تواند برای تئوریزه کردن این سلطه ی فرهنگی مناسب باشد. در این رساله طراحی صنعتی، به دلیل کارکردها و تأثیرات فرهنگی مستقیم در جامعه، حلقه ی واسط حیاتی ای جهت به عمل درآوردن سلطه ی فرهنگیِ سرمایه داری و یکپارچه سازی، استانداردسازی، و ترویج مصرف گرایی (که از مولفه های اساسی صنعت فرهنگ هستند) تلقی شده است. طراحی صنعتی در تمام جنبه های خود از چنین کارکردهایی برخوردار نیست، وصرفاً آن جایی مورد نقد قرار می گیرد که با مولفه های صنعت فرهنگ همخوانی داشته باشد.