نام پژوهشگر: عبدالکریم انصاری بارزی
عبدالکریم انصاری بارزی ایرج اسکندری
چکیده تطبیق و شرح "تصاویر شاهنامه ی بایسنغری" با استفاده از "روایت شناسی" به عنوان دانشی نو ظهور از مهمترین رویکرد های پژوهشی در این تحقیق است . رسیدن به نتایج این پژوهش حاصل نظرورزی های روایت شناسانه در بررسی "نظام روایت ها" و" پیشینه ی روایت گری" در نقاشی ایرانی بوده و این پژوهش با فرض روایت گری یا عدم روایت گری در نقاشی ایرانی و همچنین با فرض تفاوت نوع روایت در نقاشی ایرانی با دیگر سنن تصویری نظیر غرب، سعی دارد تا با مطالعه و تحلیل روایت شناسانه ی تصاویر "شاهنامه ی بایسنغری" به عنوان یک جامعه ی آماری از سنت تصویری ایرانی زوایای مختلفی از نظام روایت، انواع روایت و همچنین دلایل روایت گری را در نقاشی ایرانی بازشناسد. در نهایت با توجه پیکره ی مطالعاتی این پژوهش این نتیجه حاصل شد که فرض روایت گری در نقاشی ایرانی منطقی ست و تنها در شناخت انواع و شیوه های روایت در نقاشی ایرانی می توان به انواع دیگری غیر از تقسیم بندی مرسوم قائل بود . ضمن آن که بسیاری از شیوه های روایت مختص نگاه شرقی و ایرانی ست می توان همانندی هایی نیز از روایت را در ایران و غرب باز شناخت و هم این که، برخی از انواع روایت تنها در تصاویر ممکن می شوند.