نام پژوهشگر: فاطمه باوندپوری
فاطمه باوندپوری مجتبی الماسی
تعاونی ها به عنوان یکی از اشکال سازمان های مردمی دارای قابلیت های فراوانی جهت ایفای نقش در اقتصاد جوامع می باشند. افزون بر ویژگی ایجاد تعاملات مثبت اجتماعی، اهمیت ویژه آنها در استفاده از امکانات بالقوه کسب و کار، حمایت از کارآفرینی، تولید ثروت و تأمین خدمات اجتماعی- رفاهی به عنوان مکمل روش های دیگر می باشد. بر اساس اصل ?? قانون اساسی کشور ایران، کارکرد بخش تعاون ایجاد اشتغال برای کسانی است که مهارت لازم برای انجام کار و حرفه ای را دارند اما سرمایه کافی برای ایجاد اشتغال در اختیار ندارند. بنابراین با توجه به نقش تعاونی ها در اقتصاد به خصوص در ایجاد اشتغال عدالت محور، مطالعه این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است. در این رساله شواهد اقتصادی جدیدی در مورد ارتباط دستمزد، اشتغال و سرمایه گذاری در تعاونی-های مختلف (تولیدی، مصرف، خدماتی، حمل و نقل و...) شهرستان کرما نشاه، ارائه می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سرمایه گذاری و اشتغال، تعیین میزان تأثیر دستمزد بر روی اشتغال بخش تعاون و بررسی تأثیر تحصیلات کارکنان شرکت های تعاونی بر روی میزان دستمزد می باشد. در پژوهش حاضر از داده های تابلویی 29 شرکت تعاونی در فاصله سال های 1389-1379 استفاده شده است. جهت برآورد و تخمین از مدل های اقتصادسنجی داده های تابلویی استفاده می شود. از آزمون fلیمر برای تعیین وجود یا عدم وجود عرض از مبدأ مختلف برای هر یک از شرکت های تعاونی و همچنین از آزمون هاسمن برای تعیین مدل اثرات ثا بت یا مدل اثرات تصادفی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میان اشتغال و سرمایه گذاری ارتباط مثبتی وجود دارد و یک درصد افزایش در سرمایه گذاری منجر به 25/0 درصد افزایش در اشتغال می شود. نتایج مدل های اقتصاد سنجی نشان می دهد که میان اشتغال و دستمزد ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین میان تحصیلات دانشگاهی کارکنان و میزان دستمزد نیز ارتباط مثبتی وجود دارد.
فاطمه باوندپوری جعفر احمدی
به منظور ارزیابی عملکرد و پایداری عملکرد 20 ژنوتیپ گندم نان، آزمایشی در سه سال متوالی(92-90) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه در دو سایت دیم و آبی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. بر اساس نتایج تجزیه واریانس مرکب صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع و وزن هزار دانه در سطح احتمال 1% اختلاف معنی داری را نشان دادند. با استفاده از مقایسه میانگین ، ژنوتیپ های 12g (wc-47403)و 19g (wc-4968) دارای عملکرد مطلوب در دو شرایط دیم و آبی بودند. تجزیه پایداری به روش ammi نشان داد که اثر اصلی محیط و اثر متقابل ژنوتیپ×محیط در سطح احتمال 1% اختلاف معنی داری دارند. از مجموع مربعات اثر متقابل ژنوتیپ×محیط، چهار مولفه اصلی اول اثر متقابل معنی دار شد و در مجموع 22/77% از تغییرات اثر متقابل ژنوتیپ×محیط با دو مولفه اول توجیه گردید. بر اساس بای پلات حاصل از ammi2 ژنوتیپ های 11g (wc-47359)، 18g (wc-47472)، 14g (wc-4611)، 13g (wc-47388)، 12g (wc-47403) دارای بیشترین سازگاری عمومی بودند. در بین این ژنوتیپ ها، دو ژنوتیپ 12g (wc-47403) و 18g (wc-47472) براساس شاخص asv (ارزش پایداری امی) و gsi (شاخص انتخاب ژنوتیپ) جزء ژنوتیپ های پایدار قرار گرفتند. با استفاده از تجزیه بای پلات gge، دو مولفه اول حاصل از اثراصلی ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ در محیط در مجموع 5/57 درصد از واریانس موجود در ساختار داده های حاصل از انحراف از اثر محیط را توجیه نمودند. مولفه اول 3/34% و مولفه دوم 2/23% از واریانس کل را تبیین کردند. براساس تجزیه gge ژنوتیپ های 12g (wc-47403) و 9g (پیشگام2) جزء ژنوتیپ های با پایداری بالا و عملکرد مطلوب معرفی شدند. همچنین ژنوتیپ های 12g (wc-47403)، 9g (پیشگام2)، 19g (wc-4968)، 18g (wc-47472) و 20g (wc-47528) به عنوان مواد ژنتیکی با پتانسیل مطلوب جهت معرفی در برنامه های اصلاحی مورد بررسی خواهند بود.