نام پژوهشگر: سجاد مطهرنیا

بررسی دو نمایشنامه گلن گری گلن راس و اولئانا اثر دیوید ممت در پرتو نظریات میشل فوکو
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1390
  سجاد مطهرنیا   کیان سهیل

پایان نامه ی حاضر مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو را در دو نمایشنامه گلن گری گلن راس و اولئانا اثر دیوید ممت بررسی می کند. قدرت از دیدگاه فوکو مفهومی است مثبت و مولد که از طریق فرایند بهنجارسازی افراد را در جهت منافع خود کنترل می کند. مقاومت در برابر چنین قدرتی ناگزیر باید از درون خود شبکه ی قدرت صورت گیرد و به عبارتی صورتی درون زا به خود بگیرد. چراکه فوکو اذعان دارد که قدرت به شکل مویرگ هایی درهم تنیده و تو در تو در تمامی سطوح و لایه های اجتماعی و روابط میان فردی رخنه کرده و بدین علت خارج شدن از این هزارتو امکان پذیر نمی باشد. نمونه ی بارز این نوع از قدرت در هر دو نمایشنامه مذکور به روشنی قابل ردیابی است. در نمایشنامه ی گلن گری راس گفتمان حاکم جامعه ی سرمایه داری؛ کسب موفقیت به هر قیمتی, با بنا نهادن تقابل دو تایی فروشنده ی خوب/بد تمامی شخصیت ها را ملزم به درونی کردن سیاست های جاری می کند. در نمایشنامه ی دوم نیز کارول شخصیت محوری داستان در ابتدا اسیر در چنبره ی گفتمان دانشگاهی است اما با ورود به حوزه ی گفتمان فمینیستی موفق به انجام مقاومت موثر می شود. کوتاه سخن آن که مقاومت از دل روابط جاری قدرت موجود زاده می شود و به ناچار همیشه خود به نوعی میراث دار بافتی است که از آن برآمده.