نام پژوهشگر: نجمه جهانشاهی
نجمه جهانشاهی احسان قدرت اللهی
مشایخ صوفیه از عوامل مختلفی جهت تربیت سالکین الی الله و تعالی و کمال روحی و معنوی ایشان سود جسته اند. اگر غایت سیر و سلوک عرفانی وصول به حقیقت مطلق هستی و تخلّق به صفات و اسماء الهی باشد، از جمله مهم ترین ابزارهایی که می تواند سالک را از تخدیر طبیعت و تعلّقات مادی و نفسانی برهاند و او را در سیری صعودی به سوی عوالم ملکوتی و قدسی عروج دهد و به اوصاف ربّانی متّصف سازد، ذکر است. اشتغال زبانی و ذهنی و قلبی با نام و یاد محبوب ازلی سبب خواهد شد تا رفته رفته مظاهر هستی در نظر سالک رنگ باخته، خاطر آدمی از عالم کثرت منقطع گردد و در مراتب نهایی دیگر نشانی از ذکر و ذاکر در میان نبوده همه چیز مذکور و معشوق گردد. گرچه ذکر در تصوف از همان دوره های آغازین نیایشی ویژه تلقی شده که شروط و لوازم تحقّق و صحّت دیگر عبادات در آن دخیل نبوده انجام آن به زمان و مکان خاصی محدود نیست اما صوفیه به منظور دستیابی به نتایج کامل تر برای آن شرایط و آداب و رسومی وضع کردند و حتی تلقین ذکر را در زمره ارکان آیین تشرّف نوسالکان قلمداد نمودند. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا ابتدا تصویری روشن از جایگاه ذکر و مسائل مختلف وابسته به آن همچون: آداب ذکر، انواع ذکر، مراتب ذکر، نتایج و آثار ذکر و نمونه-هایی از مهم ترین اذکار، از دیدگاه کتاب و سنت ارائه شود، سپس همین مطالب و موضوعات در آثار صوفیه واکاوی و بررسی گردد و در نهایت میزان هم گرایی و واگرایی دیدگاه های شریعتی و طریقتی در خصوص ذکر تبیین شود. کلمات کلیدی: ذکر، تصوف، قرآن، سنت.
نجمه جهانشاهی عبدالرضا محمد حسین زاده
در روابط اجتماعی انسان ها،عقود ، معاملات و داد وستدها ،بخش ضروری و اجتناب ناپذیری است و از آن جا که به اتفاق فقها احکام مربوط به عقود، جزء احکام امضایی هستند عرف جامعه نقش اساسی در ایجادآن ها ایفا کرده است . از طرفی موضوعات عرفی با تحول جوامع بشری متحول می شوند و به تبع، حکم نیز تغییر می یابد. هدف از این پژوهش، روشن ساختن این مطلب است که پدیده ی عرف می تواند به عنوان ابزاری مهم برای استنباط احکام مربوط به عقود اسلامی نقش ایفا کند. برای این منظور بعد از طرح مباحث کلی در رابطه با عرف ، نقش تفسیری آن به عنوان یکی از ملاک های معتبر ،در رابطه با عقود و قراردادها ،تبیین شده است.در نهایت باید گفت در اعتبار فقهی عرف، تردیدی وجود ندارد واسلام همواره عرف صحیح وموافق قانون شرعی را که منشأ عقلایی دارد معتبر دانسته؛در نظام حقوق مدنی ما نیز، عرف یکی از مهمترین مستندات تفسیری است که معین تعهدات و التزامات متعاقدین و نیز ملاک و منبع تفسیر الفاظ قراردادی محسوب می گردد.نتیجه ی دیگر اینکه هرچند در میان کتب فقهی، عرف جز منابع شمرده نشده است ،اما در صورت رضایت شارع می تواند در بعضی موارد برای استنباط احکام مربوط به عقود مورد استناد قرار گیرد.. واژگان کلیدی:عرف ،عادت ،عقود اسلامی ،فقه، قانون مدنی