نام پژوهشگر: سعید کافی انارکی
سعید کافی انارکی داوود هرمیداس باوند
چکیده : نظر به اینکه همواره حقوق و ترتیبات انتظام بخش حقوقی بر پایه ی رویّه ها و پدیده های اجتماعی عمل می کنند؛علم حقوق بدون در نظر گرفتن واقعیّات و مقتضیّات زندگی اجتماعی غیر قابل تصوّر خواهد بود.حقوق بین الملل یک پدیده ی اجتماعی است که در بر دارنده ی عناصر بیشمار اجتماعی در حوزه ی یک نظام حقوقی جهانشمول می باشد.بر این پایه حقوقدانان هرگز نمی توانند منکر این امر باشند که حقوق بین الملل دارای ارتباطی عمیق با سایر فعل و انفعالات اجتماعی است.در این رابطه مهمترین پرسش نوشتار حاضر این است که ((تأثیر عناصر اجتماعی در یک نظام حقوقی به ویژه نظام حقوق بین الملل در چیست؟)). این تحقیق ضمن اینکه حقوق بین الملل و تئوری های فلسفی آن از قبیل مکاتب حقوق طبیعی و حقوق وضعی را در یک چهارچوبه ی جامعه شناختی تحلیل می نماید،با امعان نظر در اتّحاد و همبستگی بین المللی دولتها،آن را منظر مبانی علم جامعه شناسی بررسی می کند و می کوشد تا از طریق روشهای نوع شناختی؛ساختار و نوع اتّحاد بین المللی موجود را از منظر علوم اجتماعی بررسی نماید تا از این طریق دریابد که همبستگی جهانی امروز،یک همبستگی کامیونیتال ابتدایی و مبتنی بر اتّحاد شباهت ها است یا یک همبستگی پیچیده ی در اتّحادی از تفاوت های ساختاری متّحد شده می باشد؟. دیگر پرسش مهم در این پژوهش این است که ((آیا حقوق بین الملل یک نظام حقوقی بدوی است یا یک سیستم حقوقی پیچیده و پیشرفته می باشد؟)) در این رابطه پدر پازیتیویزم مدرن،پرفسور اچ-ال –ای - هارت؛قویاً اعتقاد دارد که حقوق بین الملل به علّت فقدان وجود قواعد ثانویّه یک نظام حقوقی بدوی است.امّا در این تحقیق؛نتایج تجزیه و تحلیل فاکتورهای اجتماعی حقوق بین الملل استدلالات هارت را نقض کرده و اثبات می نماید که نظم حقوقی بین المللی موجود،جایگاهی در میانه ی یک نظام حقوقی بدوی و یک نظام حقوقی توسعه یافته را دارد و منشاء قدرت الزام آور آن همانا وجدان عمومی جامعه ی در حال گذار و پویای بین المللی می باشد.