نام پژوهشگر: مهدیه لطفعلی پور
مهدیه لطفعلی پور مینا شمخی
آشنایی با مباحث علوم قرآنی، همواره راه شناخت بهتر مسائل اسلام و فهم قرآن را هموار ساخته است؛ لذا بر آن شدیم که اهم مباحث علوم قرآنی را در دو کتاب مجمع البیان- از تفاسیر جامع و مهم شیعه- و الإتقان- از برجسته ترین کتب علوم قرآنی اهل تسنن- بررسی کنیم. و اما خداوند حکیم برای اثبات آسمانی بودن رسالت پیامبر خاتمش چنان معجزه ای به او اعطا فرمود که تنها با شناخت وجوه اعجازش می توان به برجستگی این معجزه، نسبت به سایر معجزات پی برد. کتابی در نهایت فصاحت و بلاغت، از جانب خدا و توسط پیامبری حاوی مطالبی از گذشته، حال و آینده ای که هنوز محقق نشده است!!! کتابی که جن و انس را به مبارزه و هماورد می طلبد و عالمیان انگشت حیرت به دهان، در بهتی عظیم و ناتوانی از آوردن چنین کتابی یا حتی جمله ای مانند آن!!! در این خصوص تفاوت های ناچیزی در دیدگاه طبرسی و سیوطی به چشم می خورد مثلاً آنکه طبرسی معجزات را به دو دسته ی رسالی و غیر رسالی و سیوطی معجزات را به دو دسته ی حسی و غیر حسی تقسیم می کند. در این شرایط آنان که قلبی سلیم و روحی مومن داشتند، صادقانه سر تسلیم فرود آوردند، ولی آنان که کژدلیشان همواره مزاحم سیر در صراط مستقیم است، شبهه ی تحریف را دستاویز خود ساختند تا مرهمی بر زخم حقارتشان باشد؛ حال آنکه این شبهه بنا به آیات و روایات؛ عقلاً و بنا به نقل تاریخ مردود است. بنا بر روایات، تنها نوع تحریف محقق در قرآن، تحریف معنوی است که آن نیز به معنای کاستی، فزونی یا حتی کوچکترین جابجایی در نص نیست، بلکه به معنای نادرست و تفسیر به رأی است که از جانب برخی مغرضان صورت می گیرد. د این راستا طبرسی و سیوطی هر دو اهتمام به حفظ قرآن را از مهمترین عوامل جلوگیری از وقوع تحریف می دانند. حال برای جلوگیری از فهم نادرست آیات که منجر به تحریف معنوی آیات می شود، باید آیات محکم را از متشابه تشخیص دهیم تا گرفتار تفاسیر نادرست نشویم. دیدگاه ها راجع به آیات محکم و متشابه متفاوت است؛ برخی فهم آیات متشابه را فقط از آن خدا می دانند؛ اما گروهی دیگر معتقدند که راسخان در علم نیز به درک این آیات نایل می شوند. نکته ی قابل توجه و مورد اتفاق این است که استناد به آیات متشابه به ارائه ی تفاسیر مختلف از این نوع آیات، دلیل بر عدم صداقت و ناپاک دلی، استنادگران است. طبرسی «واو» موجود در آیه ی (آل عمران/7) را واو عطف دانسته، را فهم مفهوم آیات متشابه را تنها برای راسخان در علم باز می داند؛ اما سیوطی این «واو» را استیناف دانسته، فهم این گونه آیات را بدون رجوع به آیات محکم، محال می داند. سرانجام برای فهم احکام شریعت و دستیابی به قله های رفیع بندگی و معرفت ا... شناخت آیات ناسخ و منسوخ از جمله مباحث مهمی است که همیشه مورد توجه علمای قرآنی بوده؛ لذا سعادت هر فردی در گرو عمل به احکام و آیاتی است که مورد نسخ واقع نشده، حجیت آنها همچنان باقی است. طبرسی درباره ی حکمت نسخ به مصلحت بندگان اشاره می کند؛ اما سیوطی آسان گرفتن بر بندگان را حکمت نسخ می داند. و اما آنچه علاوه بر بحث نسخ گاهی فهم آیات را دچار مشکل می کند، ندانستن اسباب نزول آیات قرآن است. نکته ی قابل توجه در این زمینه آن است که هم طبرسی و هم سیوطی هر دو به اهمیت دانستن اسباب نزول اشاره می کنند؛ اما هر دو عموم لفظ معتبر می دانند؛ نه اینکه آیه ای را صرفاً به یک مصداق محدود کنند.