نام پژوهشگر: فرهاد قاصری
فرهاد قاصری ایرج برگ گل
یکی از مهمترین و پایه ای ترین پارامترهای مورد نیاز برای طراحی و زمان بندی چراغ های راهنمایی، سرفاصله زمانی تخلیه اشباع است که با مفهوم نرخ جریان اشباع، رابطه مستقیم دارد. در طول دهه های گذشته، مطالعات بسیاری در این زمینه، در کشور امریکا (ارایه شده در hcm) و سایر کشورهای دنیا انجام شده است. از آن جا که نتایج به دست آمده در سطح جهان، به شدت تحت تاثیر نوع رفتار کاربران می باشد، لازم است در کشور ما نیز مطالعات مجزایی جهت تعیین پارامترهای اولیه ترافیکی تقاطع، صورت پذیرد. در مطالعه حاضر، برداشت داده های میدانی در سه زمان اوج صبح، ظهر و عصر انجام شد. سپس مقادیر بیشینه، کمینه، میانگین، و میانه سرفاصله زمانی تخلیه محاسبه گردید. تاثیرات متغیرهای زمان برداشت داده ها و شماره باند و مکان وسیله نقلیه در صف بر روی مقادیر میانگین و میانه سرفاصله زمانی تخلیه در سه تقاطع چراغ دار شهر رشت، به کمک مدل توصیفی تحلیل واریانس مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقدار نخستین سرفاصله زمانی تخلیه به دلیل قانون گریز بودن اکثریت راننده گان نخستین وسیله نقلیه صف، توسط مدل رگرسیون درجه سه تخمین زده شد و در محاسبه زمان هدررفته اولیه مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه کلی این مطالعه این بود که هر یک از متغیرهای زمان برداشت داده، شماره باند، و مکان وسیله نقلیه در صف بر روی هر دو مقدار میانگین و میانه سرفاصله زمانی تخلیه از لحاظ آماری تاثیر معنادار دارند و مقادیر متوسط سرفاصله زمانی تخلیه اشباع و زمان هدررفته اولیه در شهر رشت، نسبت به مکان تقاطع، فاصله باند مورد نظر تا جدول و در دوره های زمانی اوج مختلف، متغیرند. همچنین، مقادیر به دست آمده در تقاطع واقع در ناحیه تجاری مرکزی، با مقدار پیش فرض در راهنمای ظرفیت راه ها تفاوت دارند.