نام پژوهشگر: لیلا روستایی

بررسی آراء ملاصدرا و فخر رازی درباره ی نسبت بین اراده ی خدا و آزادی انسان
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات 1390
  لیلا روستایی   محمد صادق زاهدی

آیا رابطه ی بین خدا و انسان بسان رابطه ی ارباب با رعیت خویش است؟ آیا خدا در ارتباطش با آدمی نقش یک عروسک گردان را ایفا می کند و یا اینکه انسان هم در کارهای خود از اراده ای آزاد برخوردار است؟ آیا علم مطلق خدا به همه چیز، افعال انسان را به منظور جلوگیری از تبدیل علم به جهل گریز ناپذیر می سازد ؟ آیا با پذیرش قدرت مطلقه ی خدا بر همه چیز، پذیرش جبر در افعال انسان نیز حتمی است یا خیر؟ تقدیر ، پاداش و کیفر و مسئله ی شر چگونه توجیه می شود؟ پاسخی که این نوشتار به این سوالها خواهد داد علاوه بر تلاش برای نشان دادن یک چشم انداز کلی در این موضوع ،به طور خاص برگرفته ازمبناهای فکری دو چهره ی شاخص تفکر، فخر رازی و ملاصدرای شیرازی است.جستجو در مبانی فکری رازی مانند بحث حدوث و قدم عالم ، قضا و قدر ، علم خدا علی الخصوص به امور جزئی و جزئیات ، نحوه ی فاعلیت خدا که برخلاف فاعلیت انسان از تداوم برخوردار است ، مسئله ی شر و معجزه ،تقسیم بندی موجودات به واجب و ممکن و رابطه ی بین آنها، ملاک نیازمندی معلول به علت خود... ونیز مبناهای فکری صدرا چون مسائل و ملحقات وجود ، قضا و قدر ، تبیین معجزه، علم خدا ، تشخص ، مسائل مربوط به حوزه ی معاد و... از مهمترین مباحث این فصول هستند.آنچه سیمای رازی را به عنوان فیلسوفی که سلف او جبری مسلک بوده اند، نشان می دهد تنها یک روی سکه است. او با ادله فراوان علم و قدرت خدا را غیر منافی با اختیار انسان تبیین می کند.ملاصدرا نیزبا تکیه بر اصولش، اختیار را از انسان سلب نمی کند اما در واقع به نحو اصولی به نوعی جبر که همنام با تمامی اصول فلسفی اش می توان آن را «جبر وجودی» نامید ، تکیه کرده است هرچند این نتیجه را به طور ضمنی از آراء رازی نیز می توان گرفت. همسوئی و همرائی دو شخصیت در بسیاری از آراء فلسفی و بالتبع برداشت نتایج مشابه از آنها درعین اختلافات خاص به هر یک، از نکات درخور این مکتوب است.

برسی ارزشهای خانوادگی و تغییرات آن در ایران (1385-1379)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  لیلا روستایی   رحمت اله صدیق سروستانی

چکیده امروزه در تمام جوامع از جمله ایران ، اولویتهای ارزشی در عرصه ی روابط خانوادگی ، نقش های جنسی و جنسیتی تا حد زیادی دستخوش تغییر شده اند . این امر اذهان بسیاری ازمتفکران حوزه جامعه شناسی و سیاستگذاران را متوجه این سوال کرده است که "وضعیت ارزش های خانوادگی در جامعه ایرانی در حال حاضر چگونه است ؟ علت طرح این سؤال وقوع تحولات اقتصادی, اجتماعی و سیاسی است که پیامدهای فرهنگی ارزشی شگرفی را به دنبال داشته است. در سالهای اخیر همواره با دگرگونی های ساختی واجتماعی چون شهرنشینی ، صنعتی شدن، بالا رفتن سطح تحصیلات و سواد جامعه، و گسترش کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی و ارزشهای حوزه خانواده تغییرات وسیعی را تجربه می کند. با مروری بر نظریه های مربوط به مطالعه ی ارزشها ، تنها نظریه ای که ظرفیت تبیین ارزشها را درهر دو سطح خرد و کلان ، توأماً, دارد ، نظریه نوسازی اینگلهارت است. تحقیق حاضر در صدد بکارگیری این نظریه به منظور تبیین وضعیت ارزشهای خانوادگی در هر دو سطح خرد و کلان می باشد . بر اساس نظریه اینگلهارت متغیرهای سن , تحصیلات و درآمد به عنوان متغیرهای مستقل سطح خرد مد نظر می باشند و متغیر وابسته ، ارزشها (ارزشهای خانوادگی ) افراد است . در سطح کلان ,پژوهش حاضر با اتخاذ رهیافت روند پژوهی علاوه بر مطالعه ارزشهای خانوادگی ایران در سال 2000 تغییرات آن در سال 2006 نیز مورد برسی قرار گرفته شده است. پژوهش حاضر نوعی پژوهش بدون مزاحمت و مبتنی بر استفاده از داده های موجود می باشد. در تحقیق حاضر از داده های حاصل از موج چهارم و پنجم پروژة بررسی ارزشهای جهانی(wvs) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آنست که ما شاهد تغییر محسوس و معنی داری در ارزشهای تربیتی خانواده در ایران هستیم به نحوی که از اهمیت نسبی ارزشهای سنتی تربیت خانوادگی ( همچون اطاعت و ایمان ) کاسته شده و در مقابل اهمیت ارزشهای موفقیت اقتصادی و استقلال ( عزم راسخ و پایداری و پس انداز ) در فضای تربیتی خانواده در حال افزایش است. اهمیت خانواده نزد شهروندان ایرانی طی دوره زمانی 2000 تا 2006 توزیع مشابهی در هر دو دوره دارد. در هر دو دوره اکثر قریب به اتفاق شهروندان ابراز داشته اند که نهاد خانواده از اهمیت بسیار زیادی نزد آنها برخوردار است (5/94% در موج چهارم و 8/93 در موج پنجم ) لذا هیچ گونه تغییری معنی داری در این بعد از ارزشهای خانوادگی وجود ندارد. این یافته بر اساس دیدگاه اینگلهارت معرف سنتی بودن جامعه ایران است.

بررسی و تحلیل رضا در عرفان اسلامی از قرن هشتم تا یازدهم
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  لیلا روستایی   عبدالرضا مظاهری

در کلیت رساله ی حاضر در پی آن هستیم مفهوم رضا در اندیشه و آرای جمعی از عرفای اسلامی و قرآن و احادیث مورد تبیین دقیق قرار دهیم. یک از مهم ترین بحران های انسان امروزین گرفتار شدن در اصل رفاه طلبی و نارضایتی مداوم از وضعیت موجود است. با این وجود شاهدیم در فرهنگ ایرانی اسلامی ابعاد فراوانی از دقت نظر در اصل رضایت مشاهده می شود که تا حدود زیادی با بازخوانی و تفسیر دقیق می تواند الگویی برای عصر امروزین باشند. از این رو رساله ی حاضر در پی آن است که مفهوم رضایت را از منظر عرفان اسلامی مورد بررسی قرار دهد بطوری که مشخص شود رضا چیست وچگونه بدست می آید ، دیدگاه ونگرشهای عرفان نسبت به آن چه می باشد ، سپس در آیات ، روایات و تفسیر آن راجستجوو مراتب ، نشانه ها ، اسباب و جایگاهش را بررسی نماید و نهایتا به یک نتیجه گیری منطقی دست یابد.رضا در در جایگاه بالاترین مقامات و احوال عالی سلوک است و به تعبیری، آخرین مرحله ی تهذیب نفس است. سالک، زمانی که از دل و جان، ّ موحد شد و خداوند را منبع هر خیر و برکت دانست، پیوسته غرق در لذت، بهجت و سرور میگردد. در نزد او فقر، غنا، راحت، عنا ، بقا و فنا یکی است و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. پس هر چه در سرای وجود و در کارخانه ی هستی روی دهد بر وفق خواهش اوست.با مقایسه آراء عرفای قرن هشتم و نهم و با عرفای قرن دهم و یازدهم به این نتیجه رسیدم که رضا در نزد همه عارفان بالاترین سلوک عرفانی است و مقامی فراتر از بهشت است.اما با این وجود عرفان در قرن نهم و دهم تاحدود زیادی با مفاهیم کلامی و فلسفی آمیخته می شود؛ از این جهت رضا هم در قرن دهم و یازدهم نزد عرفا معنای فلسفی کلامی بر آن حمل می شود و از آن مفهوم اولیه خود در مقام بالاترین مرحله شهود عرفانی دور می شود.