نام پژوهشگر: ساحره غله دار
ساحره غله دار مجتبی مقصودی
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): کشور افغانستان در طول چهل سال گذشته تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است، در این میان وضعیت زنان افغان نیز فراز و نشیب های زیادی بخود دیده است. این پایان نامه به شرایط زنان این کشور پس از سقوط طالبان می پردازد. درارزیابی وضعیت زنان افغان شاخص هایی نظیر؛ آموزش وپرورش، اشتغال، بهداشت، ازدواج و مشارکتهای سیاسی از جمله حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن، امنیت محیط زندگی زنان، میزان دسترسی به سیستم قضایی عادلانه، شاخصهای حیاتی مورد توجه قرارگرفته است. در مقاطعی زنان افغانی در محدودیت کامل می زیسته و کمترین مشارکتی در زمینه های اجتماعی و سیاسی نداشته اند. در این پژوهش تلاش شده تا فرازو نشیب ها، کاستی ها و تنگناهای اجتماعی- سیاسی زنان افغان در دو سده اخیر و بویژه در دوران طالبان احصاء شود. در مرحله بعد وضعیت سیاسی - اجتماعی زنان افغانستان پس از سقوط طالبان و تغییرات در وضعیت سیاسی- اجتماعی نیمه محروم جامعه این کشور مورد دقت نظر و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. با توجه به اوضاع افغانستان و عدم وجود امنیت در این کشورهمچنین جدید بودن موضوع تحقیق مورد نظر تلاش شده است از روش تحلیلی و توصیفی سود برده شود.اثر در پنج فصل سازماندهی شده است. در فصل اول این تحقیق کلیات طرح مورد بررسی قرار می گیرد. فصل دوم در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول فصل دوم به بررسی هویت زن، نقش و جایگاه حقوقی زنان در اسلام و غرب پرداخته می شود و در بخش دوم این فصل، مشارکت سیاسی و اجتماعی، عوامل موثر بر مشارکت و اهداف و کارکردهای مشارکت زنان مورد بررسی قرار می گیرد.فصل سوم با عنوان "محیط شناسی جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی افغانستان وضعیت سیاسی - اجتماعی زنان افغانستان از دوران عبدالرحمن خان تا عصر طالبان مورد ارزیابی قرار می گیرد و در فصل چهارم وضعیت سیاسی - اجتماعی زنان افغانستان در دوران طالبان را مورد بررسی قرار می دهیم. فصل پنجم اختصاص به بررسی وضعیت سیاسی - اجتماعی زنان افغانستان در دوران پس از سقوط طالبان دارد. پایان نامه با جمع بندی، نتیجه گیری و لیست منابع خاتمه می یابد. مهمترین یافته این پژوهش در این نکته خلاصه می شود که وضعیت سیاسی- اجتماعی زنان افغانستان اگر چه پس از سقوط طالبان به لحاظ حقوقی و مشارکت در عرصه های سیاسی و اجتماعی (از جمله ساختار دولت، فعالیت حزبی، مطبوعاتی و نهادهای مدنی و برخورداری از آزادی های اجتماعی و آموزش عمومی و بهداشتی) بهبود و ارتقاء یافته، ولی همچنان با موانع جدی ساختاری و فرهنگی روبرو است.