نام پژوهشگر: رسول گل محمدی
رسول گل محمدی مسعود خلیلی ثابت
در حالی که اهمیت گرامر به عنوان عنصر محوری در توانش ارتباط، بدیهی به نظر می رسد،موضوع تدریس گرامر به صورت استقرایی یا قیاسی به عنوان یکی از چالش بر انگیز ترین مسایل در زمینه آموزش زبان دوم مطرح بوده است. گر چه بسیاری از تحقیقات در این زمینه در جاهای متعددی انجام گرفته است اما مطالعات اندکی درباره این موضوعدر دبیرستان های ایرانبه انجام رسیده است. تحقیق حاضر به بررسی تاثیرات روش های تدریس استقرایی و قیاسی بر فراگیری ساختارهای گرامر زبان انگلیسی(معلوم و مجهول)و مقایسه این دو رویکرد می پردازد. به این منظور دو گروه بیست نفره از دانش آموزان دبیرستان در سطح مقدماتی به صورت تصادفی انتخاب شدند و از طریق رویکردهای استقرایی و قیاسی آموزش دیدند. گروه استقرایی به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شد و گروه قیاسی به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. یک پیش آزمون از هر گروه قبل از تدریس به عمل آمد تا تفاوت ها و شباهت های اولیه دو گروه مشخص گردد. بعد از جلسات تدریس که هفت جلسه طول کشید دو پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد تا میزان پیشرفت هر دو گره در یادگیری ساختارهای معلوم و مجهول مشخص گردد.همچنین از یک پرسشنامه به منظور کسب آگاهی از واکنش ومیزان رضایت دانش آموزاننسبت به این دو رویکرد تدریس مورد استفاده قرار گرفت.تجزیه و تحلیل کمی نتایج به دست آمده از آزمونها از طریق آمار توصیفی وآزمون های تی(t-tests)انجام گرفته است.نتایج این پژوهش نشان داده است که هر چند هر دو گروه پیشرفت معنا داری داشته اند اما عملکرد گروه استقرایی از گروه قیاسی به صورت معناداری بهتر بوده است و همچنین دانش آموزانگروه استقراییرضایت بیشتری نسبت به دانش آموزان گروه قیاسی داشتند.