نام پژوهشگر: نسرین رسول نژاد علی نظری
نسرین رسول نژاد علی نظری فرشید نوربخش
تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی یکی از چالش ها در توسعه پایدار محسوب می شود که ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در اتمسفر می باشد. دی اکسیدکربن عمده ترین جزء گازهای گلخانه ای محسوب می شود. به منظور کاهش دی اکسیدکربن اتمسفری و ایجاد تعادل در محتوای گازهای گلخانه ای، کربن اتمسفر می بایست جذب و در فرم های آلی نگهداری شود. مراتع حدود نیمی از خشکی های جهان را تشکیل می دهند و حاوی بیش از یک سوم ذخایر کربن زیست کره خاکی می باشند. در نتیجه، این اراضی دارای قابلیت زیادی جهت نگهداری کربن می باشند. مناطق کوهستانی زاگرس مرکزی، به طور به صورت مرتع استفاده گردیده و به دلیل چرای مفرط و تبدیل اراضی به شدت تخریب شده اند. در ارتباط با اثر مدیریت بر نگهداری کربن بررسی های دقیقی در این مناطق انجام نشده است. این مطالعه با هدف بررسی نگهداری کربن در سطوح مختلف تخریب مراتع در زاگرس مرکزی انجام شد. به منظور برآورد نگهداری کربن در مراتع فریدن اصفهان، سه سطح تخریب مرتع شامل مرتع متوسط تا خوب، مرتع تخریب یافته و دیمزار رها شده هر کدام با 4 تکرار انتخاب شدند. نمونه برداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی و سیستماتیک در هرسطح تخریب در قالب 40 پلات 1×1 متر مربعی و در طول 12 ترانسکت انجام شد. در هرپلات درصد پوشش تاجی ثبت گردید. سپس با استفاده از روش قطع و توزین و به صورت تصادفی اقدام به کف بر کردن اندام های هوایی تمام پایه های گیاهی موجود در داخل پلات در ابعاد 50 ×50 سانتی متر مربع شد و لاشبرگ نیز از سطح هرپلات جمع آوری شد. در برداشت ریشه نیز برای هر 4 تکرار در هر سطح تخریب به صورت تصادفی در ابعاد25×5/12 سانتی متر مربع و تا عمق 30 سانتی متر در سطوحی که زی توده بالای آن جمع آوری شد اقدام به برداشت خاک شد. سپس برای بدست آوردن ریشه های موجود در خاک، خاک ها ابتدا توسط الک با مش 2 شستشو داده شد و برای اینکه ریشه های کوچکتر از 2 میلی متر نیز قابل برداشت باشند از الک با مش 5/0 هم استفاده شد. برای نمونه برداری جهت تعیین میزان کربن ذخیره شده در خاک، لاشبرگ سطحی کنار زده شد و در هر پلات اقدام به حفر پروفیل تاعمق 30 سانتی متری گردید و نمونه خاک های 15-0 و 30-15 سانتی متر برداشت شدند. به این منظور144پروفیل(48 پروفیل در هرسطح تخریب)حفر گردید. سپس نمونه های گیاهی و خاک به آزمایشگاه منتقل و کربن آلی گیاه به روش احتراق و کربن آلی خاک به روش والکلی-بلاک محاسبه شد. در بررسی آماری داده ها، پس از نرمال نمودن داده های دارای چولگی پراکنش، از آنالیز dca، تجزیه واریانس، آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان کربن خاک در عمق 30-0 سانتی متر و میزان کل کربن گیاه در مرتع متوسط تا خوب به ترتیب(25/69و9/6تن در هکتار) با مرتع تخریب یافته به ترتیب(62/62و4/6 تن در هکتار )تفاوت معنی داری نداشتند ولی میزان کربن ذخیره شده در هر دو مرتع با دیمزار رها شده با (3/50و2/2 تن در هکتار)تفاوت معنی داری داشتند. همچنین نتایج نشان داد که تبدیل اراضی مرتعی به دیمزار های رها شده نقش بیشتری در کاهش نگهداری کربن در مقایسه با شدت چرا داشت و تغییر ترکیب پوشش گیاهی در سطوح مختلف تخریب عامل اصلی تفاوت در میزان کربن نگهداری شده در سطوح مختلف تخریب بود. در این تحقیق به طور کلی در مراتع مورد مطالعه، خاک بیشترین سهم(بطور متوسط 92درصد) از کل کربن نگهداری شده در اکوسیستم را به خود اختصاص داده است و سهم زی توده و لاشبرگ از این مقدار به ترتیب2/6 و 7/1 درصد است که سهم زی توده اندام زیرزمینی(9/3 درصد) از کربن کل زی توده بیشتر از سهم اندام هوایی(2/2 درصد) می باشد.